Info@razdar.com
اشعار قرة العین
فرقه ازلی ها رساله ای در ذیقعده 1368 هـ . ق در 52 صفحه به نام « به یاد صدمین سال شهادت نابغه دوران قرةالعین منتشر ساختند.
اشعار زیر منسوب به طاهره است .
به عرش جان چو تو جانانه بود
که قهر از عارضت افسانه بود
***
به زیر دام زلفت دانه بود
به دامم در افکند آن دانه تو
منم ای سرو قد دیوانه تو
از آن دو نرگس مستانه تو
شدم از عارض جذبانه تو
اسیر عشق جاویدانۀ تو
شدم ای دلبر بالا بلندم
هلاک از غمزۀ فتانۀ تو
به پای آن کسی صد جان فشانم
که یک بارم برد بر خانه تو
***
در محفل خود بارم ده ای یار
پیش رقیبان منما تو خارم
ای گل عذارم بردی قرارم
نالان ز هجرت هم چون هزارم
ز عشقت گر بسوزد استخوانم
به جز نام ترا بر لب نرانم
شده هر موی زلفت یک کمندم
که بر عشق تو کرده پای بندم
گاه از وصالت شادم نمائی
گاه از فراغت سازی نزارم
قد بلندت سرو روانم
زلف کمندت مشگ تتارم[1]
***
ای عید مبارک پی ها نحن هنیئاً لک
خلقی به وجودت حی ها نحن هنیئاً لک
***
مستم ز می جامت دارم طرب از نامت
آسوده در ایامت ها نحن هنیئاً لک
برخیز طرب را شو سر سلسلۀ ما شو
بیرون ز من و ما شو ها نحن هنیئاً لک
غیرش نبود غیری در کعبه و در دیری
گوید بهر سیری ها نحن هنیئاً لک
ای قره بگو هر دم با قلبی تهی از غم
کز طلعت شه خرم ها نحن هنیئاً لک
***
نقل از کتاب باب کیست و سخن او چیست (بابیه – ازلیه) اثر نورالدین چهاردهی – ویرایش و حواشی مسعود رضا مدرسی چهاردهی – تهران – سال 1397 خورشیدی – نشر آفرینش
[1] . تتار = تاتار است که آن ولايتي باشد از ترکستان که مشک خوب از آنجا آورند.