Info@razdar.com
اعدام باب شیرازی در تبریز
– عقاید باب
– عقاید و احکام باب
– خانۀ باب در شیراز به جای کعبه در مکّه
– وقایع شیراز
شاهزاده ملک قاسم میرزا فرزند فتحعلیشاه[1] والی ارومیه بود و باب را گرامی می داشت باب را به تبریز آورده و به میرزاحسن خان برادر صدراعظم تحویل دادند و سید حسین یزدی کاتب وحی بود باب به دامن حجتالاسلام آویخت و گریه و زاری می کرد شب کلاهی بر سر باب نهاده با پای برهنه در بازار سیر دادند و ملاعلی را که بعد جسدش با باب آمیخته شده بود به غل و زنجیر بستند. بیست و چند تیر به باب اصابت کرد که فقط صورتش سالم ماند جسد باب را با طناب بسته در کوچه ها و بازارها به تماشا گذاردند و جسد را در میان خندق انداخته طعمه سباع[2] شد .
در روز دوم بعد از تیر باران جسد ملا علی پاره پاره شده و چیزی از بدنش باقی نماند مردم به تماشا می رفتند .
سید حسین یزدی کاتب وحی باب در محضر سید محمد علی مجتهد زنوزی از باب تبریٰ جست .
قیافه باب چهارشانه و چهره گندم گون و ابروها پیوسته و جثه معتدل بود .
باب حشر و نشر را دعوت به خود می دانست ملاقات با خود را ملاقات خدا می دانست .
باب مدعی بود تمامی موجودات عالم هستی برای تکلم با وی آفریده شده اند و خود را مبدأ ظهور همه اشیا می دانست .
باب تعلیم و تعلم و تدریس همه علوم غیر از بیان و آثار دیگرش را حرام کرده است .
در ازدواج رضایت طرفین را کافی دانسته است .
بقاع[3] و مزارات انبیاء از کعبه و قبر پیغمبر اکرم (ص) را و مقابر[4] ائمه اطهار (ع) ، خراب کردن آنها را واجب و ضروری دانسته است .
خانه خود را که در شیراز در آن مکان متولد شده حج دانسته و زنان را از انجام حج معاف دانسته مگر بانوانی که در شیراز متولد شده اند.
بها مزار خود و خانه باب را قبله و کعبه دانسته است .
باب ابدان زنان و مردان بابیه را پاک دانسته و گوید خون که از دهان آید پاک است و نیز مدفوعات حیوانات را پاک شمرده است .
سید یحییٰ دارابی با برادرش سید ریحان الله دارابی از تهران به یزد آمده و به محمد عبدالله یاغی معروف پیوست محمد از قوای دولتی شکست خورد دارابی به بروجرد و بعد به شیراز و فسا رفت و دو هزار نفر دور وی جمع آمدند و آنان را مسلح ساخت این قضیه به گوش نصرتالدوله رسید او میرزا فضل الله نصیرالملک را مأمور فسا کرد. سید یحییٰ و سیصد و پنجاه و چهار تن از پیروانش کشته شدند سی نفر و دو تن از پسران سيد اسير شده و سي تن در شيراز كشته شدند و دو تن دیگر آزاد شدند این واقعه در سنه 1267 هـ .ق رخ داد.
نقل از کتاب باب کیست و سخن او چیست (بابیه – ازلیه) اثر نورالدین چهاردهی – ویرایش و حواشی مسعود رضا مدرسی چهاردهی – تهران – سال 1397 خورشیدی – نشر آفرینش
[1] . فتحعلیشاه = نامش خان بابا .(1151-1213هجری شمسی).دومین پادشاه ایران از سلسله قاجاریه .پسر حسینقلی خان جهانسوز، چون عمویش آقامحمد خان فرزند نداشت ولایتعهدی خویش بدو داد.(دائرة المعارف فارسی غلامحسین مصاحب ج 1).
[2] . سباع = ج سبع . ددان . درندگان.
[3] . بقاع = جمع بقعه . سراي و خانه .
[4] . مقابر = ج مقبرة – گورستان .