Info@razdar.com
مباحثۀ باب شیرازی با علمای اصفهان در منزل سلطان العلماء
والی اصفهان علما را بر آن داشت که از باب استقبال کنند و باب را در منزل سید محمد ملقب به سلطان العلما جای داد .
باب در منزل سلطان العلما تفسیر سوره کوثر را نوشت در بین علمای اصفهان میرزا سید محمد و آقا محمد مهدی کلباسی[1] حضور داشتند و میرزا حسن[2] فرزند ملاعلی نوری[3] نیز در این جلسه شرکت جست .
کلباسی از باب پرسید مجتهد هستی یا مقلد، باب پاسخ داد من تقلید نکرده و عمل به ظن را نیز حرام می دانم و به کلباسی پرخاش کرد و گفت تو طفل مبتدی هستی مقام من مقام ذکر و فواد[4] است . میرزا حسن حکیم وارد مناظره شده از باب پرسید آیا وجود تو به همه چیز محیط است باب گفت هرچه اراده داری پرسش کن .
حکیم گفت در زمان سلطان جابر سرعت سیر زمان به تندی است و در عهد امام هادی سرعت سیر زمان به کندی است دو سیر متضاد در یک زمان چگونه انجام خواهد گرفت باب کاغذ و قلم برگرفت مدتی بنوشت تا غذا حاضر گردید حکیم نوشته را خواند دید به طریق مناجات است عدهای از علما که میزبان نیز از آن جمع بود حکم به ابتلای جنون کردند و عده ای فتوا به قتل باب دادند والی گفت میبایست به تهران گزارش دهم و دستور داد همان جلسه باب را با کند[5] و زنجیر به بستند و به زندان بردند اما شبانه باب را پنهانی آزاد کرد و به خانه خود برد دو نفر از علما به نام ملامحمد تقی هراتی[6] و سید حبیبالله به باب گرویدند بعد پس از منوچهرخان ، گرگین خان درباره باب گزارش داد لذا باب را به آذربایجان برده و در شهر ماکو زندانی کردند .
نقل از کتاب باب کیست و سخن او چیست (بابیه – ازلیه) اثر نورالدین چهاردهی – ویرایش و حواشی مسعود رضا مدرسی چهاردهی – تهران – سال 1397 خورشیدی – نشر آفرینش
[1] . آقا محمد مهدی کلباسی = ملامحمد مهدي پسر محمد ابراهيم پسر محمد حسن خراساني . صاحب ريحانة الادب ترجمه او را ذيل «کرباسي» آورده و مي گويد: از اکابر وقت خود بوده و کتابي در اجتهاد و تقليد و حاشيه اي بر شرح تصريف ملاسعد تفتازاني نوشته است و بقولي بسال 1272 هـ . ق . و بقولي بسال 1292 هـ . ق. وفات يافته است. (نقل از فرهنگ دهخدا : ريحانة الادب ذيل کلمه «کرباسي»).
[2] . میرزا حسن نوری که از پیروان فلسفۀ افلاطون بود از حضور مبارک ]باب[ چند مسئلۀ مشکل از کتاب عرشیۀ ملاصدرا که فهم آن جز برای خواص فلاسفه برای دیگران ممکن نیست سؤال کرد . حضرت باب با عباراتی سهل وآسان مشکلات او را پاسخ فرمودند بدون اینکه از اصطلاحات جاریه پیروی کنند «نقطة الکاف»
[3] . ملاعلی نوری =از علماي اماميه و از عرفاي قرن سيزدهم هجري است . اوايل عمر را در مولد خويش نور گذراند‚سپس روانه هندوستان شد و به سير آفاق و انفس پرداخت و در سلک عارفان درآمد و چون به ايران بازآمد مقيم اصفهان گشت و پس از چند سال انزوا و رياضت به سال 1252 هـ . ق . در آنجا وفات يافت . وي حواشي و شرح هائي بر شرح لمعه و مثنوي مولوي و بعضي کتب فقهيه نوشته است .(نقل از فرهنگ دهخدا: ريحانة الادب ج 4 ص 249).
[4] . فواد = دل .
[5] . کند = هر چوب گنده بزرگ را گويند عموماً.
[6] . ملامحمد تقی هراتی = مجتهد شهیر- رسالۀ فروغ عدلیه حضرت اعلی را از عربی به فارسی ترجمه می کرد لکن کار خود را به انجام نرسانید زیرا ناگهان خوف شدیدی بر او مستولی گشت و از جرگه اهل ایمان کناره گرفت.(مطالع الانوارتلخیص تاریخ نبیل زرندی ترجمه عبدالحمید اشراق خاوری).
[7] . قلعه چهریق = یکی از قلاع خوی می باشد و مدتی علی محمد باب در آن قلعه موقوف بود. دهی است از دهستان چهریق بخش سلماس شهرستان خوی. در 19500 گزی جنوب باختری سلماس واقع است تا سلماس راه ارابه رو و دویست تن سکنه دارد. «نقل از دهخدا» از رودخانه زولا آبیاری می شود محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است «از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4» سید باب را از قلعه چهریق به شهر تبریز آوردند و در مقام تحقیق حال او برآمدند «روضة الصفا ناصری ج 10» سید علی محمد شیرازی ملقب به باب مدتی در این قلعه زندانی بوده است سابقاً مجملی از دعوی سید علی محمد شیرازی ملقب به باب و خلفای او در فارس و محاکمۀ نظام الدوله حسین خان صاحب اختیار آن ملک با او و آوردن معتمد الدوله منوچهر خان او را به اصفهان و بعد از آن بردن او به قلعۀ چهریق سلماس و خوی ، مرقوم افتاد «روضة الصفای ناصری ج 10» چون بر امنای دولت واضح شد که عامۀ خلایق به جهت محبوس بودن سید در قلعۀ چهریق در باب علم و فضل او سخنان بلند میگویند (روضة الصفای ناصری ج 10»