Info@razdar.com
نظرات کیوان قزوینی درباره شعبات بابیه و علت منتشر نکردن کتاب بیان
کیوان قزوینی[1] در کتاب «بهین سخن» چنین مرقوم داشتهاند: «میرزا خلیل سید اسپهانی ملقب به نواب مرید ملاسلطان گنابادی شد و در اثر معاشرت با افراد بابی به بابیت گروید و سپس مرید عباس افندی[2] شد و در این امر تبلیغ می کرد و در اثر معاشرت با صوفیه مجدداً برگشت به تصوف و به من خیلی عقیده داشت و با من خیلی اُنس داشت و در پیشنمازیهای من او اذان می گفت و نفر دوم میرزا لطفالله خادم مدرسه مروی که مرید ملاسلطان بود برگشته بابی شد و بابیه چون بیشتر از شیخیه شوکت و کثرت یافتند لذا هم زودتر منشعب شدند که اکنون چهار شعبهاند یک شاخه که اعتقادشان منحصر به سید باب است و تجاوز ننموده گویا رئیسی ندارند و عده آنها کمتر و قریبالانقراض است و سه شعبۀ دیگر رئیس منحصر دارند با تمام شخصیت اما اکنون که سنه 1308هـ . ش است هیچ شعبه اعتقاد راسخ به رئیس حاضر خود ندارند و او را به جلالت رؤسای سابق نمیشناسند بلکه از اسم بردن او شرم دارند».
کیوان قزوینی در جلد ششم تفسیر کیوان[3] در سوره اسریٰ نسخه خطی فرماید: «برهان حسی بر علیه باب دارم و آن پنهان کردن و چاپ نکردن بیان از جانب همه چهار فرقه بابیه است، با وجودی که همه کتب خود را چاپ کرده اند و اگر کسی بیان را بیابد و طبع و نشر دهد بزرگتر ابطالی است و باد بروت آنها را برده به وزیدن چنین ریح عقیمی و دانم که اگر چنین شود هر چهار فرقه با هم صلح نموده بر نفی آن کتاب اجماع نمایند بابیه به اطمینان نایابی نسخه بیان گویند که بیان با خود نقطة اولیٰ برگشت به آسمان برای ناسپاسیِ اهل جهان که خود ما هم دسترسی به آن نداریم و گر نه خودمان هزاران بار با برترین فخر چاپ می کردیم لذا کیوان گوید که تا من زندهام اگر کسی یافت و خواست چاپ کند نکند تا مرا بیابد و چاره بیاموزد آن چاره را اگر در این جا نویسم آنها خوانند و تدبیر بر میگردانند» .
کیوان قزوینی به این ناچیز فرمود که اگر نسخه درست بیان به دست آید حاضرم با هزینه خود به چاپ رسانم بدون این که مقدمه یا حواشی به آن بیافزایم دلیل این عمل را از ایشان استفسار کرده فرمودند بهترین برهان بر رد بیان خود کتاب بیان است ازلیها کتابی را به نام بیان به چاپ رساندند اما کتاب اصلی نیست و تازه مندرجات این بیان خلاف عقل سلیم است .
نقل از کتاب باب کیست و سخن او چیست (بابیه – ازلیه) اثر نورالدین چهاردهی – ویرایش و حواشی مسعود رضا مدرسی چهاردهی – تهران – سال 1397 خورشیدی – نشر آفرینش
[1] . کیوان قزوینی = عباسعلي . از فضلاي قرن سيزدهم و چهاردهم هجري . مفسر و مترجم قرآن . وي در 24 ذي الحجه 1277 هـ . ق . در شهر قزوين در خانواده اي روحاني متولد گرديد و پس از فراگرفتن مقدمات سطح و اندکي درس خارج به تهران آمد و به تحصيل حکمت پرداخت و سپس موعظه و خطابت را اختيار کرد و در سال 1306 هـ . ق . از تهران به نجف رفت و به تحصيل اصول و فقه و اخبار اشتغال ورزيد و به درجۀ اجتهاد نایل گردید. و در سال 1312 هـ . ق . به خراسان بازگشت و به ارشاد پرداخت و در سال 1344 هـ . ق . پس از مدتي سير و سياحت در تهران مقيم شد و عزلت اختيار کرد و به نشر عقايد و تأليف کتب پرداخت . کيوان در 22 مهرماه 1317 هـ . ش .درگذشت و در سليمان داراب رشت مدفون گرديد.
[2] . عباس افندی = پسر بهاء.
[3] . جلد ششم تفسیر کیوان نسخه خطی به اهتمام مسعود رضا مدرسی چهاردهی در تهران به سال 1387خورشیدی توسط نشر آفرینش منتشر شد.