Info@razdar.com
شماره مقالات694
پس می توان گفت كه در پند روحی این آیه اتم و ابلغ است از همۀ آیات قرآن و نزدیك است مضمونش به نصیحت جامعه ای كه در همۀ ادیان هست كه شخص باید برای دیگران همان بخواهد كه برای خودش می خواهد و آنچه برای خود نمی خواهد برای دیگران هم نخواهد و دراینجا به عكس است كه باید برای خود نیز بخواهد آنچه را كه برای دیگران با اظهار صمیمیت می خواهد و نمی شكیبد .
پس گویا این آیه طعن می زند كه تو آنقدر از خود غافل و با خود بی مهری كه خود را به قدر دیگران هم دوست نمی داری كه می خواهی دیگران نیكوكار باشند اما خودت نیكوكار نباشی و سّر این حالت در طبیعت اغلب بشر آن است كه این حالت از فروع و شعب خودبینی و خودخواهی است نه آن كه مطلقاً می خواهد مردم نیكوكار باشند بلكه می خواهد به امر و اطاعت او نیكوكار باشند وریاستی و منّتی و فخری پیدا كند و الا اگر همین مطلب هم بی شوب ریاست بود و محض نوع پرستی و خیرخواهی واقعی بود خوب بود .
زیرا این همان حال نبوت است در انبیا و صفت فقاهت است در فقها كه در سرشت نفسانی انبیا و ورثۀ آن ها مخمر است خیرخواهی نوع كه اگر مردم را دربدی ببینند متألم می شوند بیش از آن كه خودشان دربدی باشند و معیار عالم واجب الاطاعه همین صفت است اما اغلب مردم نتیجۀ این صفت را كه ریاست و ترفع و بسط صیت است می خواهند ولی خود این صفت را هیچ ندارند درباطن و به ظاهر به تكلف ادعا می نمایند و بنابراین هریك از دو جزو این آیه مستقل است در پند و ملامت نه آن كه مجتمعاً سبب ملامت باشد چنانكه اغلب مفسرین گفته اند .
تفسير كيوان
عباس کیوان قزوینی