Info@razdar.com
تمجید سرپرسی سایکس در سفرنامۀ خود از سید باب
سرپرسی سایکس در سفرنامۀ خود از سید باب تمجید کرده و میگوید گفتار بیان میرساند که گویندۀ آن مرد غیرعادی است و امیدوار است که روزی بیاید که کتاب بیان منتشر شود و مردم ایران از وحشی گری نجات یابند .
نمی دانم کدام گفتار باب غیر عادی بودن وی را نشان میدهد .
باب طلسماتی ترسیم کرده و مابین پیروانش این اوراق را (که چاپ کرده بود ) به عنوان حرز تقسیم کرده است .
صبح ازل در سن نوزده سالگی به جانشینی باب منصوب گردید و تا پایان حیاتش از تبلیغ علنی خودداری میکرد و در گوشۀ اختفا و عزلت بسر میبرد .
باب غیر از تعلیم و تعلم کتاب بیان بقیه کتب را حرام نمود .
حج کردن را باطل شمرد و دستور تخریب آن را داد .
باب گفت هیجده مسجد عالی بسازند و همیشه آنان را روشن نگاه دارند و این روشنائیِ زیاد را اسراف نمیدانست و اجساد مردگان در تابوت بلور یا سنگ صیقلی شده باشد .
شاگردان روی کرسی[1] نشینند .
بابیان میانِ ائمه اطهار (ع) فقط به حضرت علی (ع) و امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) و امام رضا (ع) معتقد میباشند.
باب رسالهای در علم کیمیا نوشت .
باب دو سال قبل از کشته شدن خود صبح ازل را به جانشینی خود منصوب کرد .
ازل خود را من یظهرالله و من یرید الله نامید.
باب گوید : اگر بدن عرق کند فوراً بدن را بشوید و لباس خود را تبدیل کند .
از آبهای ناپاک و حمام های پلید و منحوس ایران احتراز و اجتناب کند .
صبح شش رکعت ظهر سه رکعت عصر چهاررکعت مغرب سه رکعت نماز عشا سه رکعت نماز به جا آورند .
اذان و اقامه هر دو یکی است در نماز سه رکعتی در رکعت سوم قنوت و در نمازهای چهار و شش رکعتی در هر دو رکعت یک قنوت انجام دهد و در نمازها رکوع و سجده دارد هرگاه نماز ” عمداً ” یا ” سهواً ” فوت شود قضا ندارد .
در صبح قبله بیت شیراز ظهر به سمت آفتاب توجه کند .
نماز جماعت درست نیست .
تشکیل هر جمعیت از پنج نفر تا نوزده تن باشد .
از هر صد مثقال طلا نوزده مثقال به اولی الامر داده شود .
هر ثروتی که معادل شش هزار مثقال طلا یا نقره برسد نود و پنج مثقال [از آن [ باید مال الله ] از آن] خارج شود .
روز جمعه رو به جرم شمس ایستد و آیاتی از بیان تلاوت نماید هنگام بدر و رؤیت هلال رو به قمر ایستد و آیاتی بخواند در رؤیت کواکب ثاقبه[2] و ستارگان دستوراتی داده است .]این دستورات شباهت تامّ به اعمال تسخیر کواکب دارد] .
باب گوید: اگر نام حروف حی برده شود سلام گویند .
از بابیه شنیدم که باب و صبح ازل را امی میدانستند .
قرةالعین در مناجات می گفت .
الٰهی به آن رحمتی که ما را بدان به وجود آوردی ما را از ما ستان و به سر منزل نجات [و] هدایت رسان .
نقل از کتاب باب کیست و سخن او چیست (بابیه – ازلیه) اثر نورالدین چهاردهی – ویرایش و حواشی مسعود رضا مدرسی چهاردهی – تهران – سال 1397 خورشیدی – نشر آفرینش
[1] . کرسی = صندلی.
[2] . ثاقب = روشن – فروزان – نافذ.