Info@razdar.com
اثر : نورالدین چهاردهی
پس از مدتها مأمور عدلیه خوزستان شد و به بصره رفته با خان بهادر آشنا شد.
باتمانوف قونسول[1] روسیه در تبریز جشنى در محل قونسولخانه جهت احداث عدلیه بر پا نمود كه كسروى در آن جشن حضور یافت.
كسروى در سنه 1304 هـ . ش بار دیگر خان بهادر را ملاقات كرد و دربارۀ دیدار خود از كربلا و نجف در صفحه 309 كتاب «ده سال در عدلیه» مىنویسد:
[ آن دستگاه بت پرستى را تماشا كردم ] .
كسروى گوید سه شب مهمان خان بهادر بود و سه تن از نویسندگان مصرى كه یكى نصیب افندى الشغلانى بود که براى پدید آوردن فراماسونرى به بصره آمده بودند دو شب با آنان گذرانیدم.
بعد به تهران آمده داور او را به عدلیه دعوت كرد به شرط آنکه عمامه بر سر ننهد كسروى پذیرفت و دادستان تهران شد و به همدان در سال 1308 هـ . ش سفركرد و با عارف قزوینى[2] آشنا شد. كسروى دربارۀ همسر خود مطالبى نوشته كه شوهر اول وى برعلیه وى عرضحالى داده در این جا چون از امور شخصى اوست سكوت پیشه ساخته زیرا مراد نحوه دعاوى دینى كسروى است نه اعمال شخصى او.
كسروى در باره تریاك كشى خود گوید: ]چند بار تریاك كشیدم و گوید (تریاك چیز شرم آورى نیست و چیز زیان مندیست ) من خود مىگویم پیش از آنكه به این راه درآیم هوسبازىها كردهام.
هوسبازىهاى من از اینگونه بوده در باره تریاك و باده مربوط به پزشكان است باید اینها را بگویند و مردم را آگاه گردانند].
یكى از برادران كسروى به نام (هاشم كسروى) سرگرد باز نشسته ژاندارمرى بود و به سخنان برادرش دل بسته بود .
پسر بزرگ كسروى مردود نظر پدر بود و با كمك خانوادۀ موقر در اهواز با دست تهى به ثروت رسید و دو تن از فرزندان كسروى به پدر معتقد بودند و براى ادامه تحصیلات به خارج سفر نمودند.
كسروى اولین بار در سال 1311 هـ . ش «كتاب آئین» را كه رد اروپائیگرى بود انتشار داد و بعد به زبان عربى منتشر ساخت.
كسروى در اول آذر 1312 «مجله پیمان» را بنا نهاد و هر پانزده روز یك شماره بیرون داد و از آن سال تا هفت سال ادامه داشت و سپس یك شماره در هر ماه منتشر میساخت .
كسروى روزنامه «پرچم» را از سوم بهمن ماه 1320 هـ . ش تا هفدهم آذر ماه 1321 هـ .ش منتشر ساخت و در آن ایام تمامى روزنامهها توقیف شد.
كسروى پس از این اوقات هر پانزده روز یك شماره بیرون داد و دوازده شماره منتشر ساخت كه باز توقیف شد.
مجدداً از اسفند 1322 هـ . ش «مجله هفتگى» را نشر داد و پس از انتشار هفت شماره توقیف شد.
كسروى در این هنگام كتب و رساله هایى انتشار داد پیروان كسروى در خوزستان آثار كسروى را به افراد عامه به امانت داده و پس از مطالعه دریافت می داشتند.
نقل از داعیان پیامبری و خدایی چاپ دوم – تهران – نشر آفرینش – سال 1399 خورشیدی – ویرایش و حواشی از مسعود رضا مدرسی چهاردهی
[1] . قونسول = کنسول
[2] . عارف قزوینی = نام وی میرزا ابوالقاسم معروف به عارف قزوینی فرزند ملاهادی وکیل است. به سال 1300 هـ. ق. / 1262 هـ. ش. در قزوین متولد شد. تحصیلات مقدماتی معمول عصر خود را که عبارت از فارسی و صرف و نحو عربی و دیگر مسائل ادبی بود در قزوین به پایان رسانید. خود گوید: در اوان طفولیت با یکی از دوستان خود بنام مرتضی خان نوۀ حاج ملاعبدالوهاب بهشتی هم کلاس و در یک مدرسه درس میخواندیم و پدر من آنطور که باید در تربیت من راه و روش درستی انتخاب نکرد ولکن آن مقدار که گنجایش فکری او بود بنده را تربیت کرد او به دو موضوع اهمیت میداد یکی حسن خط و دیگری موسیقی ، و از این جهت من را در طفولیت به چند مکتب فرستاد و پیش سه نفر از معلمان خوش خط تعلیم گرفتم از جمله شیخ رضا خوش نویس و شیخ علی شالی معروف به سکاک که علاوه بر حسن خط ذوق هنری خوبی داشت. در سن سیزده سالگی نزد اولین معلم موسیقی مرحوم حاج صادق خرّازی که در عداد محترمین قزوین بود تعلیم موسیقی گرفتم و چهارده ماه در خدمت او تلمذکردم و چون آواز خوشی داشتم پدرم به طمع افتاد که روضه خوان شوم و از این جهت تمام کارهای خود را به من سپرد و حتی مرا وصی خود قرار داد. (فرهنگ دهخدا)