Info@razdar.com
شماره مقاله681
پس آن عمل اگرمركب از اجزا باشد مانند 15 جزو سر سپردن صوفیه هر جزئش را جزء التوبه می گویند كه اگر شخص داخل در دین یك جزو را ناقص داشته باشد می گویند توبۀ او باطل بود و دراصطلاح عرفان علمی یك بارقۀ غیبیه ای را كه ناگاه بر دل جهد و وجهۀ دل را به سوی غیب بگرداند و ایجاد كند در دل حال عزم بر ترك دنیا و تصمیم تفرید و تجرید را توبه می نامند و می گویند فلان كس فلان وقت توبه كرد و به چه سبب توبه كرد و در مذهب قدیم ایران رسم بوده كه این توبۀ ترك دنیا را هر كس در آخر عمر می نموده به تفاوت كم و زیاد . به این قسم كه پس از قرار داد دینی در مال و كارش ترك وطن و اولاد نموده می رفته در یكی از معابد معظمه كه سه آتشكدۀ بزرگ بلخ و استخر و آذربایجان (زوایای مثلث ایران ) باشد منزوی می شده و ترك معاشرت با اهل آنجا و ترك خبرگیری از اهل وطن خودش نموده بسان مرده می زیسته تا بمیرد و بنابراین می توان گفت كه اول دین گشوده می شود به توبه و آخرین دین ختم می شود به توبه .
و اكنون هم در میان مسلمین مرسوم است در پیری ترك جاه و مال و رفتن به مكّه و مدینه یا عتبات ائمۀعراق . لذا قبرستان آنجاها بزرگ تر است و اكثر مردمش پیر روشندلند و نیز رسم است كه هر محتضر را تكلیف به توبه می كنند و خود محتضر هم اگر فاقد شعور نباشد به فكر توبه می افتد و چون دخول در اسلام به گفتن لااله الاالله بوده پس توبۀ دم مرگ هم گفتن این كلمه است .
نقل می كنند كه یكی از صوفیه در وقت مردن ساكت بود . كسانی كه نزدش بودند او را تكیف به لااله الاالله كردند . او در دم آخر بر آشفت كه : بیگانگان به معنی لااله الاالله می خواهند لفظ لااله الاالله را به آشنای به معنی آن بیاموزند و چون اصراردارید من نخواهم گفت و نگفت و ساكت مرد.
و نیز گویند : یك صوفی مرده بود او را دفن می كردند و ملقن در وقت دفن تلقین می نمود به او الفاظ عقاید دین را شخصی ا زصوفیه از راه رسیده گفت : عجب نیست كه مرده ها به زنده می آموزند یعنی او تازه زنده شده و شما هنوز مرده اید. و نزد نصارا این قسمت احكام اموات مفصل تر و مهم تر است .
تفسير كيوان – جلد 1 – سوره بقره
عباس کیوان قزوینی