Info@razdar.com
شماره مقاله 641
بيان ششم : در تطبيق صراط به مراتب باﻃﻨﺔ انبيا و اولياء
بعضی گویند كه منازل راه مراتب باطنیۀ نفس ناطقۀ پیغمبر و امام است كه آن ها نردبام رهروانند و آن ها صراط الله اند ،قول علی (ع) معرفتی بالنورانیة معرفة الله شاهد است و مراد از نورانیة مراتب باطنۀ ملكوتیه است زیرا در عالم جسم و طبیعت نورنیست . حتی جسم پیغمبر و امام و اگر دربارۀ آن ها حرف نور زده شود مراد تجلی ملكوت ان هاست از روزنۀ جسم مبارك آن ها و مراتب باطنۀ آن ها نسبت به حال رهروان فرق می كند و رنگ رهرو را به خود می گیرند ،و احتمال استقامت و اعوجاج بالعرض پیدا می كنند زیرا مراتب باطنۀ آن ها وقتی صراط رهروان می شوند كه رهروان بالا رفته در وجود آن ها متصف به مراتب آن ها شوند كه مراتب آنها صفت و حال و مقام رهروان گردد و صفت در حكم موصوف است .
پس البته از این حیثیت مراتب باطنۀ آنها از صرفیت نسبت به خود آنها بیرون رفته نسبت به رهروان نیز داده می شوند و از جهت این نسبت به رهروان اشكال مختلفۀ متضاده به خود می گیرند و معنی نبوت یا لازمه اش استعداد نفس مقدس شخصی نبی است برای قبول این نسبت .
صراط الذین انعمت علیهم . (راه متنعمان به نعم خاصۀ رحیمیه نه تنها نعم عامۀ رحمانیه) بدل كل است یا بدل بعض.
و اشارۀ خفیه به بیان ششم دارد به این كه مراد از این صراط ،مراتب باطنۀ انبیا و اولیا باشد و مراد از الّذین خود انبیا و اولیا یا رهروانی كه موفق می شوند به اتصاف به مراتب باطنۀ آن ها و انعمت اشاره به آن كه اتصاف رهروان به استقامت باشد.
چنان كه آن مراتب در عین اتصاف رهروان باز نسبت مستقیمه ای به خود انبیا و اولیا داشته باشند ،پس صراط اول نسبت آن اتصاف است به رهروان و صراط دوم نسبت همان اتصاف است به انبیا و غضب و ضلال نیز راجع به همین رهروان متصف به مراتب آن ها باشد ، وقتی كه اتصافشان نه به نحو استقامت بود كه در این وقت مراتب آن ها را آلوده می سازند و از لیاقت نسبت به خود آن ها می اندازند و سبب آزردگی خاطر مبارك آن ها می شوند.
سوره حمد – تفسیركیوان
عباس کیوان قزوینی