Info@razdar.com
شماره مقاله 678
آن گاه اذكروا نعمتی خوب واضح می شود زیرا در عالم ملكوت نعمت های خدا خالص است مشوب به آلام و نقایص نیست و همان نعمت ها وقتی كه متنزل به عالم ملك و طبیعت شوند و رنگ اینجا را بگیرند تیره و آلوده خواهند شد .
خوب است كه هوشمندان به تیرگی اینجا ننگرند و صفای سرچشمۀ ملكوت را به خاطر آرند و در سرچشمۀ ملكوت نسبت همین نعمت ها به خدا به طور حقیقت است به جهت ظهور وحدت حق درآنجا و نبودن اسباب خارجۀ متكثره.
اما در اینجا هم تراكم اسباب مانع است از خلوص نسبت نعمت به خدا و هم جای شرمندگی است این نعمت های تیرۀ آلوده را نسبت به خدا دادن كه (جل جناب قدسه) و نسبت به همین اسباب ظاهره یا به خود كه روسیاهانیم باید بدهیم .
حالا این آیه بر می گرداند توجّه نفوس بشر را به عالم ملكوت كه متذكر صفا و زلال بودن نعمت شوند یعنی ای تشنگان نعمت به تیرگی آب جوی ها و لجنزارهای اطراف جوی ها منگرید و نظر را بالاتر برید تا ببینید كه همین آب های تیره از سرچشمه ای زلال می آیند و این تیرگی ها آثارجوی ها به شما و بدبختی خود شماست چون سر چشمه صاف است گویا همان سرچشمه با آبخوران عهد بسته كه آن ها در جوی های خود آن را تیره نكنند و اگرتیره اش نكنند همان سرچشمه خواهد آب خواران را به مغناطیس جنسیت دوباره به سوی خود كشید.
واوفو بعهدی اشاره به این عهد ذاتی و قهری است كه به حكم سنخیت میانۀ سرچشمه و آب خواران دور افتاده بسته شده پس نعمتی و عهدی با هم متلازمند .
آن آب زلال نعمت عهد گرفته از آبخواران دور كه در جوی های دور زیادتر از تیرگی كه لازمۀ طول مجری است دیگر به اختیار تیره تر نكنند و كثافات عارضۀ خود را در آب نریزند و اگر به این عهد وفا كنند آن سرچشمه این آبخواران را از جدایی می رهاند و به قرب خود می رساند و باید همۀ ترس آبخواران از دو چیز باشد :
یكی در حال دوری از تیره شدن آب و یكی در مستقبل از برنگشتن به سرچشمۀ اصلی .
سوره بقره
تفسير كيوان – جلد 1
عباس کیوان قزوینی