Info@razdar.com
شماره مقاله 630
زمان نزول هریك ازمكررات قرآن را كیوان خیلی دور از هم می داند و می گوید كه عیب ندارد و گوینده را از فصاحت و بلاغت نمی اندازد كه یك مطلبی را كه گفته برای قومی ،دو سال دیگر برای قوم دیگر همان مطلب را به همان عبارت بگوید ،بلكه بی فاصلۀ دو سال نیز ؛زیرا عوض شدن مخاطب مجوّز تكرار لفظی و معنوی است .
و نیز یك حكایت با یك قاعدۀ اساسی می شود شاهد باشد ،برای چند مطلب مختلف مبتاعد الزمان پس متكلم همان یك حكایت را بی تفاوت لفظ و معنی و یا به اندك تفاوتی چند بار یعنی به قدر احتیاج و پیش آمد تكرار نماید كه تعدد اغراض و موارد عذرخواه آن تكرار خواهد شد و مصداق اذا اعید الحدیث ذهب رونقه نخواهد گردید.
و نیز كه یك عملی یا یك شخصی یا یك قومی از چند جهت قابل تحسین یا تقبیح باشند ،پس متكلّم تكرار كند ،تحسین آنها یا تقبیح آنها را و در هر بار نظرش به یكی از اسباب حسن وقبح باشد ،خواه این تكرارها نزدیك به هم یا دور ازهم و به یك لفظ باشد یا به تغییر لفظ و در هر بار قرینۀ حال و مقام برای اشاره به یك سبب حسن و قبح باشد يا نه ،كه فقط در ذهن متكلّم معین شده باشد آن سبب چنان كه اگر معترضی بر متكلّم نكته گیرد و بگوید تو كه یك بار گفته بودی چرا مكرر نمودی متكلّم بتواند ادعا كند كه آن بار برای آن سبب بود و این بار برای این سبب.
و نیز می شود كه حكایتی چند جزو داشته باشد و در هر تكرارش یك جزیی علاوه بر سابق گفته شود كه اساس آن حكایت گر چه تكرار شده ،اما اجزا تكرار نشده و از این قبیل در قرآن بسیار است:
مانند احوال انبیا كه سرگذشت موسی و فرعون یا لوط و قومش مثلا گرچه مكرر است ،اما در هر بار چیزی زیاد شده كه در بار دیگر آن چیز نبوده و البته ذكر آن چیز بی مقدمات نمی شود ،پس مقدمات مكرر شده و اضافۀ آن یك چیز عذر خواه و مجوّز تكرار مقدّمات است .
و نیز تأكید در یك مطلب مجوز تكرار آن مطلب می شود به یك لفظ یا به چند لفظ به قدر شدت و زیادی تأكید ،خواه تكرارها وصل به هم باشد مانند :
انّی لكم رسول امین فاتقواالله و اطیعون كه در سورۀ شعراء هر دو با هم پنج بار و دوم تنها هشت بار مكرر شده و فبای آلاء ربكما تكذبان در سورۀ الرحمن و یا دور از هم مانند :
ما اسئلكم علیه من اجر ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون و جنات تجری من تحتها الانهار كه در چندین سوره مكرر شده و مانند:
كل حزب بما لدیهم فرحون كه در سورۀ قد افلح آیۀ 55 و در سورۀ روم ،آیۀ 31 فقط همین دو جاست و این كه گفته شد كه تكرار موهن كلام و متكلم است ،مراد تكرار یك جمله و یك مطلب است نه تكرار الفاظ مفرده یا جمل نداییه یا استفهامات توبیخی یا نكوهیدن به جهل و ظلم كه اینها ابداً تكرار مذموم نیستند .
بدان كه پنج جمله است كه درهمۀ قرآن بیش ازیك بار نیامده و تكرار ندارد :
1. فوق كل ذی علم علیم كه در سورۀ یوسف ،آخر آیۀ هفتاد و ششم است و درخبری است این كه آیه را علی (ع) وقتی كه به خواهش ملایكه برای تعلیم آنها به آسمان رفته بود ،آورد. اما آن خبر ازاول این آیه نیست بلكه همان نرفع درجات علیم است و خبر در جلد نهم بحار است[1] .
2 . لاتلقوا بایدیكم الی التهلكة كه در حزب پنجم ،آیه 191 سورۀ بقره است ،كلمۀ تلقوا و تهلكة هم در غیر آنجا نیست .
3 . الیس الله باحكم الحاكمین كه فقط آیۀ آخر سورۀ والتین است .
4 . وانّه لما قام عبدالله یدعوه كادو یكونون علیه لبداً ،كه آیۀ نوزدهم سورۀ 72 (سوره الجن) است و لفظ تام ماضی مفرد غایب در همۀ قرآن منحصر به همین جاست و چون فاعلش عبدالله است نه ضمیر مستتر ،پس جمله نیست والا آن را هم پنجم جملۀ واحدۀ غیر مكرره قرار می دادیم و لبداً به كسر لام كلمه ای است كه در غیر این آیه نیست و از مادۀ لبد در همۀ قرآن دو كلمه بیشتر نیست كه هریك هم فقط در یك جاست ،لبداً به كسر و لبداً به ضم لام كه آیۀ ششم سورۀ نودم (البلد)است و هر دو به فتح با است به معنی تراكم و اجتماع و روی هم آمدن و بسیار است .
5 . انما انت منذر ولكل قوم هاد كه فقط در سورۀ رعد جزو آیۀ هشتم است[2[.
________________________________________
[1] .قطع رحلي چاپ قديم
[2] . و از آيات جالبۀ نظر و فكراست كه حصر شئون محمد (ع) به انذار و نفي هدايت از او چه معني دارد و صوفيه از اين حصر و نفي فرصت يافته و لفظ و علّي را مقدر مي كنند با آن كه تقدير الله مناسب تر است به قرينۀ آيۀ ولكن الله يهدي من يشاء.
تفسیر کیوان
عباس کیوان قزوینی