Info@razdar.com
شماره مقاله 559
فريده 40
در تميز دادنِ طبقات
طبقات دوستان و معاشرین را باید نیكو به دقّت تمیز داده بشناسد تا اداءِ حقّ هر طبقه را تواند نماید و توقعِ غیر وظیفه آنها را از آنها ننماید و ِالّا خواهد رنجید و آنها را از خود رنجانید و در اثرِ رنجشها آنها را از خود خواهد رمانید و تنها خواهد ماند ،و این هر دو یعنى اداءِ حق و تركِ توقع دشوارتر و نایاب ترین كارِ بشر است بویژه كاملش و در همه وقت و درباره همه كس بى خطا و تخلّف كه محالِ عادى مى توان شمرد .
گفتن و فهمیدنِ این هر دو بس آسان و عزمِ بر عملِ به آنها و شروع به عمل به آنها نیز آسان ،امّا به پایان رسانیدن كمّاً و كیفاً با همه در همه چنان دشوار است كه مأیوس باید بود هم از خود و هم از غیر .
منصفى گوید :
(نه خود رَستم و نه برسته اى رسیدم
با آنكه در طلبش بسى دویدم)
زیرا هم علم به جزئیات و مواقعِ این هر دو نادر است و هم بر فرضِ علم ،عمل و كفِّ نفس و توطینِ نفس بویژه هنگام بروزِ شهوات و غضبات و تدافعِ غوائل و اغراض و اعراضِ موهومه .