Info@razdar.com
مقاله شماره 164
فرزانه آزاد سرو به قول صاحب شارستان يكي از بزرگان و فرزانگان زرتشتي است كتابي نوشته موسوم به فرزادگان و غالب مندرجاتش صحبت از كار و فعاليت رستم و پهلواني و جهانگردي و خداپرستي اوست . در آن كتاب مي گويد : پدرم بهرام بن شيدوش بن خراد بن سروش بن سهراب بن فرامرز بن زواره بن خراد بن لهراسب بن زر مهر بن مهر نوش بن زواره بن دستان بن سام بن نريمان و او نيز از پدران شنيده بود كه مهر نوش از رستم پرسيد كه بعد از قتل اسفنديار ترا خوشدل نمي بينم . گفت قاتل اسفنديار چون خوشدل باشد با آنكه او مرا عفو كرده . بعد از آن گفت كه چون گشتاسب به مقر سلطنت رفت بنده در آذر پرستي سعي و كد به غايت داشتم . روزي از عبادتگاه بيرون آمدم ،خبر افتتاح رويين دژ در حق اسفنديار شنيدم به غايت خوشدل و خرم شدم به ايوان آمدم و ازغايت فرح عبادت معموله ام قضا گرديد.
در خلال اين احوال خواب بر من غلبه كرد. در واقعه آوازي به من رسيد كه اي رستم بنا بر اين غفلت كه باعث آن اسفنديار بوده ترا با او حرب بايد كرد تا رشته موالفت منقطع گردد. من بنياد اضطراب و بيتابي كردم و در همان آشفتگي از خواب بيدار شدم الخ».
نقل از : تاریخ زرتشتیان – فرزانگان زرتشتی
رشید شهمردان