Info@razdar.com
شماره مقاله247
198 . آن روز كه نيست خود شراب پاكم
زهرى بود ار دهر دهد ترياكم
(امروز) (در سرآب تاكم) (زهر)
زهر است غم جهان(دم جهان)و ترياكش مى
ترياك خورم ز زهر نبود(نايد)باكم
اگرچه پيش آمدهاى آن روز همه ترياق غم شكن باشد از عهده اين غم كه مَى ندارم بر نمى آيد ،و اين هنوز پندار مبالغه فرد خفى است كه مى گويم (پيش آمدهاى آن روز همه ترياك باشد) ولى كجا و كى خواهد ترياق بود دنيا و اجزائش سراسر زهر غم است و ترياق در شش جهت و هفت اقليم بلكه در هشت بهشت نيز منحصر به مى است كه من آن روز ندارم بخورم .
پس آن روز من همه زهر بى ترياق خواهم داشت و زهر بى ترياق بنيانِ هستيم را خواهد برداشت.
رباعیات خیام
عباس کیوان قزوینی