Info@razdar.com
شماره مقاله 332
304 . تن زن چو بزير فلك بيباكى
مى نوش چو در جهان آفت ناكى
چون اول و آخرت بجز خاكى نيست
انگار كه بر خاك نهاى در خاكى
همان پند اول رباعى سابق است ،تنزدن صبر است به فرس قديم و در همدان حالا هم هست گويند (تن زد) (تن نمى زند)در قديم اينگونه الفاظ متداول بوده كه همه مى فهميدند ،حالا در هر گوشه ايران چند تا از آنها هست كه توده آنها مى گويند و مى فهمند و در جاى ديگر نمى فهمند محتاج به كتاب لغت اند ،مانند زَبَر به دو زَبَر به معنى بالا در نيشابور هست اين ناچيز در سياحت به برس (وطن شيخ رجب برسىِ غالى در باره ائمه صاحب «مشارق الانوار») رسيدم شنيدم زنى به بچه اش گفت (قاشق را بر زبر كاسه نه) و آن بچه فهميد و نهاد (كعَرْضِ العُودِ عَلى اَلأناءِ مَثَلى است در عرب) و مانند طرفه به معنى خيلى خوب و مانند پُوره به معنى تكه از جسم ضخيم و خشك و مانند چك به معنى قطره اى از جسم سيّال و مانند پُوخ به وزن كوخ به معنى كمى از هر جسم نرم پاشيده مثل آرد و خاك و لكّ به ضم لام و تشديد كاف به معنى قطعه گوشت يا استخوان يا گل خشك و لك به كسر لام به معنى ايستادن و سر بالا بودن و قِلِفت به دو كسره ديك دردار (نان قلفتى كماج است).
در خراسان و قاينات و طبس متداول است مى گويند پوره زِمه (زاج) چكّى آب ،پوخى آرد ،لكّى استخوان يا سنگ و فلانى ورلِك ورپااستى يعنى ايستاده (قليان را راست كن يعنى چاق كن) قباله راست كن يعنى بنويس و تمام انجام ده.
اين ناچيز مضمون دو مصرع آخر را استقبال نموده گفته:
چونكه آخر به فناء مى رود اين هستى ما
گو كاز اول برود تا كه به آخر نرسد [1[
بر بالا و بيرونست و در زير و ميانست (برآ و درآ) يعنى بيرون رو و داخل شو. عرب برّانى و جوّانى به تشديد را و واو ،بيرونى اندرونى را گويد ،و عجب است يك نسخه بدل (انگار كه در خاك نهاى بر خاكى )خلاف مقصود است مگر آنكه گوئيم كه غرض خيام آنست كه از مرگ مترس پندار بالاى خاكى تو كه خاك شدى چه زير باشى چه بالا ،و ما چنين مى فهميم كه غرض پند در زندگى است كه انگار مرده هستى ،تن ده به واردات دنيا و غم مخور و بجاى غم مَى خور تا غم را نفهمى.
ناك به فرس قديم به معنى آلوده و به معنى احتمال هم هست در خطرناك يقيناً به معنى احتمال است غمناك يقيناً به معنى آلوده است و آفتناك كه اينجا است و ترسناك هر دو را احتمال دارد.
***
[1]. دو بيتى است كه در شرح رباعى 129 گذشت.
نویسنده: عباس كيوان قزويني
رباعیات خیام