Info@razdar.com
شماره مقاله 422
. 314سازنده كار مرده و زنده توئى
دارنده اين چرخ پراكنده توئى
من گرچه بدم خواجه اين بنده توئى
كس را چه گنه چو آفريننده توئى
پراكنده دو كلمه است تشبيه به پرِ كنده شده كه باد مىبرد هر يك را به طرفى و يا پرّان كننده است و مقصود از هم گسيختگى است. و اينجا كنايه از بزرگى و وسعت است كه كرات بيشمار گرچه در امكنه منظّمه به يك حال و به يك مدار معيّن برقرارند اما از بسيارى فضاء گويا غير منظّمند كه پراكنده به معنى بى نظم است و يا به معنى موادّ مختلفه و اجناس متضادّه و بسائط متناقضه است كه شكننده و نيست كننده يكديگرند .پس دارندگى به معنى ايتلاف آنها و نگهدارى آنها و تركيب آنها با هم است بتدريج.
در مصرع آخر چه استفهام انكاريست و چو با واو مخفف چونكه است و دليل است و اگر بى واو باشد به معنى زيرا است و گاهى كه بجاى آن مى آيد.
***
نویسنده: عباس كيوان قزويني
رباعیات خیام