Info@razdar.com
شماره مقاله 434
. 11ساقى دل من ز دست اگر خواهد رفت
بحر است كجا ز خود بدر خواهد رفت
صوفى كه چو ظرف تنگ از خويش پر است
يك جرعه اگر دهى بسر خواهد رفت
در آن زمان و حالا نيز در تركستان صوفى به زاهد دانائى مى گفتند كه فرو رفته در نماز و اوراد و روزه و ترك لذائذ باشد و آنى فارغ از عبادت نباشد، و هر كه قرآن را خوب بخواند و اذان را خوب بگويد يعنى به وقت و بدون حشو و زوائدى كه در اذان هاى عراق متداول است از شعرها و لعن و صلواتها او را مى نامند ،اگرچه عبادات ديگرش زياد و مستغرق اوقات نباشد و مؤذن را مقرى هم گويند و مناره اذان را كه اينجا گلدسته مى گويند در خراسان (مقرى بانگ) نامند و وقت اذان را هم بويژه سحر را مقرى بانگ گويند مثلاً كه مقرى بانگ شده يا نه.
***
نویسنده: عباس كيوان قزويني
رباعیات خیام