Info@razdar.com
مقاله شماره 74
پایه گزار سلسله چشتیه خواجه معین الدین چشتى است (بعضى گویند چشت قریهایست از قراء هرات و بعضى را عقیده بر آنست چشت از قراء سیستان و برخى گویند از قراء اصفهانست) كه در سنه 538 ه.ق متولد گردید و در سن 94 یا 96 سالگى در ماه رجب 632 ه.ق دیده از جهان بربست مدتى دست ارادت بشیخ عبدالقادر گیلانى بداد و شیخ توجهى خاص بوى مبذول میداشت خواجه معین الدین شعر نیز میسرود و در شریعت تابع امام اعظم ابوحنیفه بود ابوالفضل علامى وزیر دانشمند اكبر بن همایون پادشاه هند گفته است هر كس بزیارت قبر خواجه نائل گردد بمنزله و ثانى اثنین اعمال حج در مكه است. امیر خسرو دهلوى و امیر حسن دهلوى و شیخ فریدالدین شكر گنج از روندگان راه سلسله چشتیه بودهاند و مزار خواجه در شهر اجمیر هند بوده است و محل تدفین را (درگاه شریف) مینامند و در هند بخود خواجه (خواجه غریب نواز) نام نهادند سلسله نسب فقرى این سلسله به سلطان ابراهیم ادهم میرسد و ادهم تحت تربیت امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) بوده است خواجه اولین كسى است كه تصوف اسلامى را بهند ارمغان برد و در یك وهله چند هزار نفر هندو را به دین اسلام هدایت كرده است .
یكى از اقطاب این سلسله در هند سید محمد حسینى گیسو دراز چشتى است ملقب بلقب (خواجه بنده نواز) بود از سلاسل دیگر نیز اجازه ارشاد داشت و داراى تالیفات كثیره است .
در ایام اخیر مرحوم حاج شیخ حسن على اصفهانى نخودكى ملقب به لقب (بنده على) در مشهد سكونت داشت شیخ در ایام تحصیل در اصفهان دست ارادت به حاج محمد صادق اصفهانى رنگرز داد و وى جانشین رستم خان بختیارى بود فرزند شایسته شیخ حسنعلى (مزار شیخ در صحن كهنه (مقابل سقاخانه طلا اسمعیل طلائى) حضرت رضا (ع) مىباشد و مردم بسیار بزیارت آن میشتابند) آقاى آقا شیخ على اصفهانى (نجم الدین) بجاى پدر جالس است و آقاى آل آقا اجازه ارشاد از پدر و پسر دارند.
داراشكوه مولف سكینة الاولیاء از مشایخ قادریه هندى در صفحه 19 مرقوم داشتهاند خواجه معین الدین چشتى خدمت حضرت غوث الثقلین (شیخ عبدالقادر گیلانى) مشرف به فقر گردید.
خواجه بدستور گیلانى چند ماه در حجرهاى به سلوك اشتغال ورزید در سلسله چشتیه پیر دلیل ضرورتى ندارد در ازمنه گذشته براى ورود به این سلسله 25 اربعین متوالى خدمت مقرر بود.
چشتیه سماع را جایز نمىشمارند و به اصول شریعت سخت پابند مىباشند .
گیسو دراز دیوان اشعارى دارد مسمى به انیس العاشقین و تخلص وى (ابوالفتح) و گاهى (محمد) و زمانى (گیسو دراز) مىباشد.
از اشعار او است
سخـــــن كوتــــاه كــــن گیســـــو درازا
محقق شد كه محرم در جهان نیســـــت
من رفتهام ز خویش درون و برون نهام
از من مرا طلب تو مكن من كنون نهام
گوید
الولى هوالفانى فى الله و باقى باالله و الظاهر باسماءالله بصفاته باز در وصف خود سروده است .
آنم كه همه جهان بفرمان من است
سلطان منم و عشق تو سلطان من است
شرحى بر رساله قشیریه تدوین كرده است .
سلسله خاكسار جلالى گیسو دراز را منسوب به سلسله خود دانند.
گیسو دراز از بعضى جهات شبیه قاسم انوار است .
هیچ یك از مشایخ و اقطاب سلسله چشتیه باندازه گیسو دراز اثر از خود بیادگار نگذارده است و تحرك بى سابقه داشت كه بواسطه مساعى و مجاهدت وى سلسله چشتیه بخصوص در قاره هند بكثرت مریدان شهرت یافت و از اغلب سلاسل پیشى جست یكى از آثار گیسو دراز مكتوبات اوست گیسو دراز فیمابین عرفاى اسلامى هند بیش از دیگران داراى آثار میباشد در رساله مكتوبات كه در 157 صفحه میباشد در حیدر آباد بچاپ رسیده است مطلبى بیان كردهاند كه در تاریخ تصوف اسلامى بى سابقه است براى پذیرفتن مریدان بار عام داده كه هر كس در هر نقطه و مكان باشد و هر آئینى داشته باشد اگر مایل بود كه مرید او شود حضور مراد یا شیخ یا قطب نیازى ندارد فقط وضو گرفته طاقیه بر روى زمین نهد و بنام پیر دست بر طاقیه نهند و بپوشند و نام پیر بر زبان رانند و دو ركعت نماز خوانند و چیزى بفقیر دهند و بدانند كه به گیسو دراز میرسد و او عامل این عمل را بمریدى پذیرفته است و اگر زن باشد جامع بر زمین نهد و بهمین ترتیب عمل كند نماز جمعه و غسل جمعه فوت نكنند و بعد از نماز شام سه مرتبه نماز دو ركعتى كه مجموع شش ركعت باشد و در هر ركعت بعد از فاتحه سه بار سوره اخلاص خواند و در سجده سه بار یا حى یا قیوم ثبتنى علىالایمان و بعد از سلام هفتاد بار یاوهاب و در هر ماهى سه روز روزه بدارند و زنان در زمان عذر زنانه ماهانه نماز نگذارند گیسو دراز اثر دیگرى در فقه حنفى دارد بنام شرح الفقه الاكبر چاپ حیدر آباد است كه فقه نعمان بن ثابت الكوفى را مشهور به امام اعظم شرح نموده است .
در كتاب العقاید از تصنیفات سید اكبر حسینى معروف بسید برسى فرزند سید صدرالدین ابوالفتح محمد حسینى گیسو دراز چاپ حیدر آباد در 123 صفحه در صفحه 64 فرماید زنان كمتر دستگیرى شوند زن باید در هنگام تشرف تمام دست با جامه بپوشد و سر انگشت بیرون آرد و در ظرف كوزه آب نهد و طرف دیگر شیخ انگشت در آب نهد بعد تلقین ذكر كند.
تابنده گنابادى در كتاب سفرنامه از گناباد بژنو در صفحه 72 مینویسد چشتیه باید ذكر یافتاح شكل ستارهاى در دل خود بنظر گرفته بعد ستاره یك پر بعد دو پر تا بستاره شش پر برسد آنزمان بمرید ذكر قلبى داده میشود.
اذكار لسانى این سلسله به شرح زیر است هر روز هفتاد مرتبه حسبناالله و نعم الوكیل بگوید شب موقع خواب آیةالكرسى تسبیح حضرت زهرا به تقدیم سبحانالله بر الحمدالله در سحر سه مرتبه قل انما بشر مثلكم تا آخر سوره كهف بخواند و وقتى كه بیدار شد 14 مرتبه صلوات بفرستد در شب بنماز شب مشغول شود بعد 360 بار یاحى یاقیوم بحبس نفس بگوید كه نفس در سینه تنگ شود بعد از نماز صبح دست چپ روى سینه گذاشته 70 مرتبه یا فتاح بگوید 11 مرتبه نادعلى بخواند و مرتبه آخر دست چپ روى سینه گذاشته 110 مرتبه یاعلى و 110 مرتبه ذكر یونسیه بخواند بین نماز مغرب و عشا 41 مرتبه بگوید یا حى یا قیوم .
چهل شب هر شب هزار و یكمرتبه یا حى یا قیوم بزبان قلب بگوید وقتیكه یاحى میگوید سر بطرف شانه راست یا قیوم بطرف قلب توجه نماید و قبل از شروع 14 صلوات و سه مرتبه آیه نور و بعد از ختم 14 صلوات بزبان جارى سازد .
چهل روز بعد از نماز صبح هفت صلوات و 110 مرتبه یاقاهرالعدو یا ولىالولى یا مظهرالعجائب یا مرتضى على .
در سلسله چشتیه بامور مذهبى توجهى خاص معمول میگردد آقاى آقا شیخ على در تهران اقامت دارند و بسیار متشرع و متدین است آنچه به تحقیق پیوسته است خواجه از قریه چشتیه تابع شهر هرات افغانستان بوده است شهر هرات مدفن بسیارى از بزرگان تصوف بالاخص مشایخ سلسله نقشبندیه است .
سلسله چشتیه در بدایت امر مركزیتش در سرزمین افغانستان و بعد به ایران و هند سرایت كرده و در آن امكنه رواج یافت مدتها مىگذرد كه از سلسله چشتیه در ایران نام و نشانى نبود مرحوم نخودكى شبهاى پنجشنبه در منزلش روضه خوانى بر پا مىكرد و تفسیر قرآن و شرح لمعه را تدریس مىكرد و امراض صعب را با یك دانه خرما مداوا مىكرد و زنان نازا را با دادن یك عدد انجیر یا یك عدد خرما كه تناول مىكردند با توجه معنوى شیخ صاحب فرزند مىگردیدند.
پاك روان نایبالتولیه آستان قدس كه بسختى بیمار شده بود و اطباء قنسولگرىهاى مقیم مشهد قادر بمداوا نشدند یكى از كارمندان اداره آستانه كه از مریدان شیخ بود درباره شیخ با پاك روان صحبت كرد بدستور نایب التولیه با كالسكه اداره تولیت به ده نخودك نزد شیخ شتافت در ابتدا شیخ از مداواى پاكروان استنكاف ورزید آن كارمند به شیخ گفت چون درباره شما سخن گفتهام اگر بدون معیت شما مراجعت كنم براى من بیم خطر است و به گریه افتاد شیخ بپذیرفت و با یك دانه انجیز پاك روان را بهبودى بخشید .
پاك روان كه مخالف سرسخت علماى اسلامى بود نزد شیخ رفته با قید سوگند از شیخ خواستار گردید مهمى از وى درخواست شود این عالم ربانى پاسخ داد فرایض واجبه را انجام ده پاك روان عذرخواست و خواستار انجام مطلب دیگرى شد شیخ فرمود از تخریب گنبد سبز كه مزار بزرگان است خوددارى كنند و او بدیده قبول نگریست و این عالم جلیل با تمامى نیازمندى چیزى نخواست و آدم فكور و با انصاف را وامىدارد در قبال عظمت روحى این بزرگ مرد سر تعظیم فرود آورد روضه خوانى از اهالى گیلان كه از ذكر نامش خوددارى مىكند این ناچیز این شخص را دیده و منبر او را دریافته است به استان شیخ رو آورد كه چند روز دیگر محرم فرا مىرسد و بواسیر خونى دارم شیخ تجویز ادویه ایرانى براى مدت چهل روز تجویز كرد آن مرد برآشفت و گفت عدم دسترسى بمنبر بمنزله آنست كه عائلهام با گرسنگى دست به گریبان باشند شیخ لختى به خود فرو رفت بعد سر برداشت و فرمود مىگویى خون نیاید پس خون نیاید و آناً آثار بیمارى كه بسیار حاد بود یكسره براى همیشه از بین رفت و آن روضه خوان مومن و پاك نهاد سلامت خود را بازیافت این است قدرت روحى بدون هیاهو و تبلیغ شیخ مورد احترام كلیه وجوه طبقات خراسان بود از دورترین نقاط به عزم دیدار شیخ به مشهد آمده بدون چشم داشت حتى بدون آنكه نامشان را پرسش كند به آنان عنایت مىكرد دوستى از دوستانم كه مقیم مشهد مىباشد برایم بیان داشت بواسطه فشار حكومت رضاشاه بر طبقه اهل علم شیخ به ده نخودك كه در یك فرسنگى مشهد است رفته و در ملك شخصى و خانه محقر ده سكونت گزید همسرم در وضع حمل چهارمین اولادم قرار گرفت دو روز درد را تحمل كرد و اقدام اطبا سودى نبخشید درشگهاى گرفته به نخودك رفتم گریه مجال سخن گفتن نمىداد و عرضه داشتم اگر زنم درگذرد قادر به نگهدارى اطفال نمىباشم حضرت شیخ پس از چند لحظه دانه انجیرى بمن داد و دستور داد بخور برآشفتم و با تشدد گفتم آقا زنم باید وضع حمل كند نه من شیخ گفت انجیر را تناول كن با ناباورى و با اكراه انجیر را خوردم شیخ مرا تسلى میداد و اجازه معاودت داد وقتى به درشگه نشستم به ساعت بنگریستم بشهر آمده معلوم گردید پس از خوردن انجیر پنج دقیقه بعد زنم وضع حمل كرد اینگونه اعمال بحد تواتر رسیده و این گونه روایات را وجدانم گواه و شاهد ثبوت آن نزد خوانندگان ارجمند قرار مىدهد.
حضرت شیخ منطقالطیر عطار را با حذف منقبت سه تن اولیه از خلفاى راشدین بطبع رسانید پس از درگذشت این عارف و صوفى پاك نهاد دسته عزادارى از نخودك تا صحن حضرت رضا ع امتداد داشت جسد پاكش را مشایعت كردند از روح تابناكش همت مىطلبند.
فررند ارجمندش آقا شیخ على را در زمره مشایخ و اقطاب كسى را هم پایه وى در نجابت و عفت و عزت نفس و تدین و پاكى و تواضع و مقید باجراى فرایض و مستحبات ندیدهام هیچ گونه ارتباط خویشاوندى از نسبى و سببى با وى نداشته و خدا را گواه بر بى نظرى گفتارم در آثارم مىدانم سالك در این سلسله با مراسم ساده و دستورات شرعى به سلوك مىپردازد و بعد از مدتها ذكر انفسى بوى تلقین مىگردد و آقاى اصفهانى از جهت نحوه تربیت تحت نظر پدر والاتبارش از تعظیمات خدایانه خلاف شرع سخت گریزان است و به استخاره دل بستهاند و در جلوت و خلوت هیچگاه لب به ادعاى گزاف نمىگشایند بیم آن دارد كه اگر درباره این پدر و فرزند خلف وى سخنى گویم صوفیان متعصب پیرو سلاسل متباعده متباغضه یكدیگر پیرایهها بر این گفتارم بندند هر چند توجهى به تعریف و تكذیب نداشته و خود را موظف به كشف حقایق و بطلان دعاوى عیر قابل قبول عقل مىداند یكى از اقطاب مشهور سلسله چشتیه در هند گیسودراز چشتى است كه از چند سلسله مجاز به ارشاد بوده و به كثرت تالیفات شهرت دارد .
رساله معرفةالسلوك اثر شیخ محمود چشتى كه در زمره مریدان سید ابوالفتح محمد حسینى مشهور به گیسو دراز بود در 104 صفحه در هند بطبع رسیده و مؤلف هفت جدول مبنى بر مراتب سلوك در كتاب بیان داشته است .
كتاب هدیةالمالكین ترجمه مولانا صوفى دوست محمد ترجمه حصه پنجم رساله تعلیم الدین تالیف محمد اشرف على در 70 صفحه چاپ هند ابواسحاق شامى چشتى در 4 ربیع الاول فوت نمود از شام به بغداد رسیده مرید شد پیرش او را چشتى نامید. كه خلائق چشت از تو هدایت یابند لقب وى شرف الدین است هفت سال در خلوت بذكر لااله الاالله مشغول بود و بعد هفت روز یكبار افطار كردى در صفحه 30 تعدد پیر را جایز میشمارد ولیكن نسبت باستاد اول بد اعتقاد نباشد كتاب در حالات مختلف سلوك با زبانى ساده تقریر نموده و در اواخر كتاب شرح حال چند تن از بزرگان طریقت باختصار ذكر گردیده است .
اینك یكى از جداول را نقل مىكند.
عالم
مراقبه
مشاهده
عاشق
|
ممكن الوجود موكل اسرافیل روح متحرك نفس لوامه قلب فهم وهم توحید افعالی راه طریقت ذكر قلبی منزل ملكوت شهادت وجدانی شغل هفت ق ف ع غ ظ ط ض |
عارف
حال
واصل |
عالم |
عارف الوجود |
عارف |
مراقبه |
موكل جبرئیل |
|
|
روح قدسی |
|
تجرید |
قلب شهید |
|
|
نفس ملهمه |
تغرید |
مشاهده |
فهم آگاه توحید ذاتی |
|
|
راه معرفت ذكر سری |
حال |
|
منزل لاهوت شهادت شهدا |
واصل |
عاشق
|
شغل هفت خ ح ج ث ت ب ا |
واصل |
جدول دیگر ذكر می شود
عالم |
واجب الوجود |
عارف |
|
موكل میكائیل |
فنا |
مراقبه |
روح نامیه |
تغرید |
تجرید |
قلب مضغه |
|
|
نفس اماره |
حال |
|
توحید اقوالی |
|
مشاهده |
فهم قیاس |
|
|
راه شریعت |
|
عاشق |
ذكر جلی |
|
|
شهادت مبداء |
|
|
منزل ناسوت |
واصل |
|
شغل هفت ی ه و ن م ل ك |
|
عالم |
ممتنع الوجود |
عارف |
مراقبه |
موكل عزرائیل |
فنا |
|
روح ناطقه |
|
تجرید |
نفس مطمئنه |
تغرید |
|
قلب سلیم |
|
مشاهده |
فهم گمان |
حال |
|
توحید احوالی |
|
|
راه حقیقت |
|
|
ذكر روحی |
|
|
منزل جبروت |
واصل |
عاشق |
شغل هفت ص ش س ز ر ذ د |
|
کتاب سیری درتصوف
اثر نورالدین چهاردهی