مقاله شماره 166

فرزانه فرهاد پور اردشير يكي از صاحبدلان و دراويش زرتشتي پارس و معاصر دستور آذر كيوان بود . صاحب شارستان راجع به حقيقت سيمرغ از وي چنين نقل قول مي نمايد :فرهاد از عظماي فرزانگان پارس است . مرد مرتاض قلندر وضع بود مي فرمايد به زابلستان رسيدم . بر انهدام طريق پارسيان گريه كردم . به همين فكر در خواب رفتم و در نوم نيزبه همين فكر بودم. جمعي از ملوك را در واقعه ديدم كه زال و رستم نيز با ايشان بودند پس من بر ايشان سلام كردم . فرمودند كه ما براي تسلي خاطر تو آمديم . مرا نوازشها فرمودند و در آن مجلس زال مرا بنواخت.

من از او پرسيدم كه پروردگار تو سيمرغ كه از جنس طيور است كه بوده فرمودند كه سيمرغ حكيمي بود از ايرانيان و شاگرد حكماي بزرگ ايران به غايت مرتاض بوده و با مردم نمي نشست و او را كشف به مرتبه اي بود كه هيچكس صاحب آن رتبه نبوده از غايت علو و بزرگي در خرد ، سيمرغ مي گفتند. چون از مردم نهان بود عنقاش مي گفتند و از دانايي و علوم غريبه به هر صورتي كه خواستي خود را به مردم نمودي . روزي كه سام مرا بينداخت او مرا بپرورد تا بزرگ شدم و چيزها به من تلقين كرد و بعد از آن مرا به رياضت امر كرد . تا بركماهي وقايع فلك دوار عالم شدم . چون سام به مطلب من آمد . آن حكيم به صورت سيمرغ مصور گشته مرا بدو سپرد . زال فرمود سيمرغ به صورت مختلف مصور گشتي و پري به من داده بود . هر گاه خواستمي به آتش گذاشتمي به بدن سيمرغ نماي حاضر مي شد و حل مشكل مي فرمود آدمي تا آنكه از او پرسيدم كه تو به حضور مردم چرا به صورت سيمرغ مي آيي فرمود براي آنكه تا مردم مرا نشناسند . اگر به بدن انساني ظاهر شوم به تفحص من مشغول شوند . من اگر چه قادرم كه خود را از ايشان پنهان كنم ليكن نمي خواهم مردم در پي من سرگردان باشند و بي بهره بروند لهذا به صورت سيمرغ مي آيم .

تاريخ زرتشتيان – فرزانگان زرتشتي

رشید شهمردان