Info@razdar.com
مقاله شماره 135
فرزانه كیخسرو اسفندیار پور دستورآذركیوان متخلص به موبد ازعارفان صاحب كمال و صاحبدلان والامرتبه زرتشتی است و با مقام ولایت از مادر بزاد و در خردسالی از مهر پدری محروم ماند و در آغوش موبد هوشیار از مریدان با كمال پدر و به سرپرستی او به سن بلوغ رسید و به اتفاق گروه آذریان و سپاسیان به جای پدر بر مسند خلافت نشست و به ارشاد مشغول گشت . صاحب شارستان در این مورد گوید : «معهذا مخدوم زاده عالم اشرف كیخسرو كه در صغر سن از پدر نامدارش كه از عظمای حكمای سلاطین اولیاء بوده جدا مانده …» فرزانه موبد كیخسرو به دو نام كیخسرو و كیخسرواسفندیار نامبرده شده است و فلسفۀ اشراق را بحال نیكو می دانست و شاعرعرفانی بوده اما به اشعارش ما را دسترسی نیست این قطعه از اوست :
زاهد و سامان پرستان راضی اند از ما كه ما
خود شریك هیچیك در دنیی و عقبی نه ایم
دشمنی خیزد ز شركت ما به قصد دوستی
آخرت را باختیم و درپی دنیی نه ایم
در مرثیه شیدوش ابن انوش كه با او رابطه معنوی داشت گفته :
شیدوش تا ز دیدۀ من بر كرانه شد
گر چشم خانه بود به سر رودخانه شد
آرامگاه طایر قدسی سپهر بود
زین پست آشیان به فراز آشیانه شد
آزاده بود و زاد جز آزادگی نجست
تن را به تن گذاشت روانش روانه شد
جانش به حضرت جان آفرین رسید
بیرون ز قید چرخ و زمین و زمانه شد
فرزانه بهرام بن فرهاد كتاب خویش شارستان را به نام او تالیف نمود و در ستایشش گوید «و كیخسرو فرزند ارجمندش كه او سروشی است در این لباس جلوه فرموده انوار ولایت از جبین اولامع و این بزرگی اباعن جد در ایشان از آنست …
بر تحقیق سپاسی گروه این رتبه تعین نبوت و امامت در آذریه است بعد از نیاكان نامدار، حضرت آذركیوان صاحب این فر بوده و اكنون نوبت به فرزند نامدارش كیخسرو اسفندیار رسیده …»
فرزانه دادپویه پورهوش آیین كه از مریدان او بود در دیباچه كتاب زردست افشار كه به اشاره مرشد خویش از پهلوی ترجمه كرده آمده « و امام وقت و ملك علی الاطلاق مدبر عالم استحقاق خداوند صفت مملكت ،كیخسرو اسفندیار خلف حضرت صاحب ناموسی نبوت پناهی رسالت گاهی كیوانی ایوانی كه صاحب الزمان و والی امر است »
فرزانه موبد خوشی به فرمان فرزانه كیخسرو رساله پهلوی آفتاب تاب را به پارسی نوشت و زنده رود نام نهاد درستایش او گوید : « عارف نورالانوار واقف عقول و اسرار دانای مبداء و معاد به كشف نظر ،بنی انسان منظر ،فرشته سیر ، رسول موجود ،موجود حقیقی ،امام موعود ، مقصود تحقیقی ، صاحب ناموس نامدار ،ملك علی الاطلاق روزگار ،مدبر عالم استحقاق ،انسان مدنی به اتفاق ،قطب زمان و غیث ادوار كیخسرو اسفندیار…»
فرزانه موبد خداجوی پور نامدار در دیباچه جام كیخسرو كه به نام او منسوب نموده وی را چنین می ستاید : كیخسرو عالم معانی ،لهراسب دیار نكته دانی ،خورشید سپهر كامكاری ،جمشید سریر نامداری ، كیقباد ایران عرفان ،كیخسرو ابن كیوان به جام كیخسروش موسوم ساخت …»
موبد هوشیار كه همواره در سفر و حضر با فرزانه كیخسرو همراه بود در كتاب خویشتاب كه به اشاره او نوشته آورده « خلیفه شیخ الانبیاء و امام رسل مظهرموعود كیخسرو اسفندیار ابن قایم مقام استاد پیمبران و جانشین پیشوای وخشوران وخشور به استحقاق به اتفاق اهل اتصاف ،آذركیوان بدین بنده كه از بدو امكان خانه زاد این طبقه عالیه است و نجات ابد هم از بندگی این درگاه می جوید…»
و در مورد علم و دانش معنوی و روحانی و كشف و شهود او آورده «راهبر آل كشف كیخسرو ابن ناموس اعظم آذركیوان در صغر سن بی نظر به كتب با نامه گرد آور تقریر كرد…»
دبستان المذاهب چنانكه از قرائن محققه و دلایل متقنه به نظر می رسد تالیف فرزانه كیخسرو می باشد و نه تالیف میرزا محسن فانی كشمیری كه به نامش شهرت یافته است .دانشمند پارسی ملافیروز ، موبد را مؤلف دبستان می داند زیرا در حاشیه نسخه خطی كتابی كه دركتابخانه اوست در برابر نام موبد به قلم سرخ نوشته شده كه مؤلف كتاب است .اما خود ملافیروز چنانكه از نگارشاتش بر می آید از نام اصلی موبد بی خبر بوده است . اما صاحب مآثر الامرا ذوالفقار ساسانی متخلص به موبد را صاحب دبستان می داند.
دانشمند دیگر زرتشتی كیخسرو ابن كاوس پارسی در نامه یی[1] با دلایل و براهین معقول فرزانه كیخسرو را نگارنده دبستان معرفی می نماید و می نویسد «اما بعد بر رأی منصفان ذوالابصار مبرهن تواند بود كه چون در هر زمان بعضی از متعصبان هر مذاهب كه گرفتار زمان و مكان اند چنانكه حضرت مولانای رومی در مثنوی آورده :
اختلاف خلق از نام اوفتاد
چون به معنی رفت آرام اوفتاد
و در بند صورت و اسم مقید و دین خود را حق و كیشهای دیگر را باطل می دانند و از این معنی كه در هر كیشی به یزدان توان رسید چنانكه در نامه بی چون شت دساتیر وارد « راهها به سوی خدا بیش از دمهای آفریدگان است و درقرآن مجید نیز از این معنی خبر داده الطرق الی الله به عدد انفاس الخلایق غافل و از مطالعه كتب و تصانیف كیش خویش اجتناب لازم دانسته لاجرم از مطالب و فواید آن بی بهره می مانند فلهذا برخی از مؤلفان كتاب بنا بر مصلحت و رفع تعصب آن گروه اسم خود را ظاهر ننموده اند تا عوام الناس از آن محترز نبودی پی به مقصود برند چنانكه مصنف منصف كتاب دبستان المذاهب كه بدون جانب روی و طرف گیری بیان اعتقادات هر گروهی و كیش و كنش هر انبوهی را بی كم و كاست رقم زد خامه تحقیق نموده و نام نامی خود را آشكار نساخته اما دراین زمان چون بعضی از طالبان در جستجوی نام صاحب كتاب موصوف می باشند و جمعی او را پارسی و چندی وی را مسلمان دانسته حتی برخی از زرتشتیان هندوستان نیز به گمان آنكه مؤلف كتاب مذكور مخالف كیش پارسی بوده لهذا این كمین بنده هیچمدان كیخسرو ابن كاوس پارسی كه به فتور فهم و قصور دانش موصوف است لازم دانسته كه آنچه در این باب به خاطر رسیده مشروح و مبین سازد تا شاید رفع گمان آن حق پژوهان گردد مخفی نماناد كه بر چند دلائل مبرهن می شود كه نگارنده كتاب مذكور از عظمای حكمای پارسیان بل حضرت امام زمان كیخسرو ابن دستور دستوران و جانشین پیشوای پیمبران شت آذر كیوان است . نخست آنكه از روی كتب تصانیف پارسیان یزدانی ثابت است كه آن حضرت موجود و خلیفه بر حق صاحب ناموس آذر كیوان بوده ».
مؤلف پس از ذكر دلایل بیشمار با استناد از نوشته های معاصرین فرزانه كیخسرو و خود كتاب دبستان در پایان نامه در ذكر عقاید هندوان نقل از دبستان چنین آورده «چون روزگار ناپایدار نامه نگار را از پارسیان جدا افكند هم انجمن شمنان صنم و بت قبله گاهان پرستنده وثن ساخت لاجرم عقاید این تدقیق آمود گروه بعد از پارسیان پارسی كیشان را می خواهد چه ذكر آن گروه پیش از عقاید هنود بیان نموده پس دانسته می شود كه اصل زاد بوم از او پارسی بوده چه اگر غیر پارسی بودی ننوشتی كه چون روزگار ناپایدار نامه نگار را از پارسیان جدا فكند نیز از روی غزل سر دفتر دبستان كه در ستایش و توحید ذات با ریتعالی گفته دریافت می شود كه موبد تخلص می كرده چنانكه مصرع موبد حق ادیب تو و گیتی ادبستان آشكار است كه لفظ موبد مخصوص پارسیان است دیگر آنكه عقیده هر مذاهبی را از زبان اهل آن مذهب و از روی كتب آن فرقه ذكر كرده و اكثر مطالب و عقیده یزدانیان را بدون گفته غیری تقریر نموده پس معلوم می شود كه خود از اكمل سالكان آن طریقه والا بوده …»
میرزا محسن فانی كشمیری كه به نام مؤلف دبستان شهرت یافته به قول لچمهی ناراین اورنگ آبادی متخلص به شفیق و صاحب گل رعنا مدتی را دراله آباد و بقیه زندگانی خود را در اوان طفولیت و پیری در كشمیر به سر برده و چون صاحب دبستان چنانكه از نوشته هایش بر می آید در آغوش پرستار و در جوانی در اطراف و اكناف به سیر وسیاحت مشغول نبوده است .
صاحب گل رعنا[2] می نویسد : «فانی شیخ محسن از اكابر كشمیر است و در فضل و كمال و شاعری عدیم النظیر اكتساب فنون از ملا یعقوب صرفی كشمیری نمود و بعد تكمیل به درگاه صاحبقران ثانی شاه جهان رفت و به خدمت صدارت صوبه اله آباد امتیاز یافته به اله آباد شتافت و مرجع خاص و عام آن دیار شد . چون صاحبقران ثانی افواج را فرستاده بلخ را تسخیر كرد ونذر محمد خان والی بلخ گریخت و اموال او به ضبط درآمد از كتابخانه اش دیوان شیخ محسن مشتمل بر مدح خان مذكور برآمد بنابر آن از نظرپادشاه افتاده بی منصب و از سدارت معزول گردید اما مراحم پادشاهی به سالیانۀ فراخور حال او را كامیاب ساخت او به كشمیر رفته در كمال اعتبار بسر می برد حكام كشمیر به خانه اش می رفتند . شیخ همواره اوقات را به تدریس معمور می داشت . صاحب كمالان بسیاری از حاشیه محفل او برخاستند مثل محمد طاهر غنی و حاجی اسلم سالم . شاعری دون مرتبه اوست . رحلت او در سنه احدی و ثمانین و الف واقع شد.»
بنابر آنچه گذشت مؤلف دبستان فرزانه موبد كیخسرو پوردستور آذركیوان می باشد و شیخ محسن فانی یا بقول صاحب مآثرالامرا ذوالفقار آذرساسانی نیست. و از دیباچه كتاب بر می آید كه نویسنده آن شخصی بوده غیر مسلمان و دیباچه را با چند بیت توحید آغاز و در مقطع آن اسم خود را آورده است و آن موبد كیخسرو می باشد و آن است این ابیات :
ای نام تو سر دفتر اطفال دبستان
یاد تو به بالغ خردان شمع شبستان
بی نام تو ناگشته زبان كام عجم را
هر چند ندانند كلام عربستان
با یاد تو دل در بدن سالك و عارف
شاهنشه آرام سریر طربستان
هر راه كه رفتم بسر كوی تو پیوست
مطلوب وجود تو و هستی طلبستان
دریافته دریافت كه دریافت جز این نیست
موبد حق ادیب تو و گیتی ادبستان
تاريخ زرتشتيان – فرزانگان زرتشتي
رشید شهمردان
[1] . رجوع شود به نسخه خطی به شماره ms)300 HP) محفوظ در بنگاه خاور شناسی كاما در بمبئی .
[2] . رجوع شود به تذكره گل رعنا مورخه سال 1181 ﻫ به شماره 121RVII محفوظ در بنگاه خاورشناسی كاما.