Info@razdar.com
مقاله شماره 134
موبد خداجوی پور نامدار از اهالی هرات است . سالها در خدمت مرتاضان و مشایخ به ریاضت مشغول بوده است . شبی به خواب می بیند كه به او می گویند برو مرشد و پیری بجوی كه عاری از تعصب باشد . مدتها به جستجو می پردازد ولی پیر و مرشد بی تعصب پیدا نمی كند تا آنكه در رویا حضرت دستور آذركیوان را مشاهده می نماید . به اتفاق موبد خوشی . در استخر به خدمت آن حضرت مشرف و در سلك مریدانش داخل می گردد. موبد خداجوی به قول صاحب دبستان پارسی و تازی را نیكو می دانست و از حیوانات جلالی و جمالی پرهیز می كرد ،تا چهار پاس حبس دم می نمود و در شب اصلا نمی خوابید و بسیار كم می خورد و سخن نمی گفت الابه ضرورت و آنهم به ایجاز و مختصر . درسال 1040 هجری (1000 ی) به كشمیر وارد و در همان سال رخت به جهان جاودانی برد.
موبد خداجوی مكاشفات دستور آذركیوان را تفسیر نموده است و به نام جام كیخسرو هر دو با هم با ترجمه گجراتی در سال 1217 یزدگردی (1848 میلادی) به فرمایش سر جمشید جی جی جی باهای بارون اول در بمبئی چاپ شد نسخه خطی آن به نشانی RVIII79 در بنگاه خاورشناسی كاما در بمبئی ضبط است . در زیر بخشی است از منظومه دستور آذركیوان و شرحی را كه موبد نامبرده بر آن نوشته است :
كنون گویم از هوش دیگر سخن
كه بگذشتم از اینهمه انجمن
بسی دیدم اندك شمارم از آن
كه نتوان شمردن همه زان روان
نخستین یكی شهر دیدم فراخ
پر از جوش و آرایش مرز و كاخ
نهاده یكی تخت در كاخ و من
نشسته بر آن تخت در انجمن
نشسته برم چار از موبدان
همه نیك خواهان به پیشم بدان
حكما مراتب عقل را به اعتبار تعقل چهار اعتبار كرده اند . عقل هیولایی و عقل بالملكه و عقل بالفعل و عقل بالمستفاد ، و اطلاق این اسماء گاه بر مرتبه نفس نمایند و گاه بر نفس غایتش . هر اسمی در زمان تحقیق به مرتبه خاصه از مراتب تعقل اطلاق نمایند. بدانكه شهر عبارت از جسد است و كاخ حدود دل و تخت نیروی آن و آنكه خود را بر او نشسته دید روح است و چهار موبد عبارت از استعداد محض است از برای ادراك معقولات نفس خالی است در این زمان از جمیع امور در حال طفولیت و برآن خلقت این استعداد حاصل است مر انسان را و سایر حیوانات را این استعداد نیست و وجه تسمیه به این اسم اینست كه چنانچه هیولایی اول فی نفسها خالیست از جمیع صفات زیرا كه جمیع اوصاف حتی الوجود او را به تبعیت حاصل است . نفس ناطقه نیز در این مرتبه از جمیع صور خالیست .اگر چه نفس خالیست از جمیع امور اما استعداد آن دارد كه علوم را ادراك كند و مرتبه ثانیه از مراتب عقل بالملكه است و او را لازم است علم به ضروریات كلیه و استعداد نفس از برای اكتساب نظریات از بدیهیات و چون علم به ضروریات حادث است بعد از بداء فطرت و خلقت پس او را شرط حادثی باید تا لازم نیاید ترجیح بلامرجح در این زمان نه در زمان سابق . مرتبه ثالثه از مراتب عقل ،عقل بالفعل است و آن عبارت از ملكه استنباط نظریات از ضروریات است یعنی بودن انسان به حالتی كه هر گاه خواهد حاضر سازد . ضروریات را و ملاحظه نماید ایشان را و نظریات را از ایشان حاصل كند و شبهه نیست كه این مرتبه حاصل نشود پس چنین سزد كه ملكه عبارت از حصول نظریات در نفس و كشتن نظر یافته بعد از تحصیل از ضروریات به حالتی كه هر گاه خواهد صاحب این مرتبه آن مدركات تواند حاضر ساخت بی مرتب كسب جدید. مرتبه چهارم از مراتب عقل ،عقل بالمستفاد است و آن عبارت از حضور نظریات حاصله مرعقل را به دوام به حیثیتی كه غایب نشود از او زمانی بلكه آنی یعنی جمله معقولات را حاضر یابد در ذهن و او مستحضر معقولات بود و این آخر مراتب انسانی بود و پایۀ اولیاء و انبیای كیا است .
موبد خداجوی رساله دارد در توحید و به غایت منطقی و فلسفی است و با ابیات و رباعیات عارفان و توضیحات و تشریحات بسیار عالی آراسته است . برای ثبوت بیانات خویش از قول دساتیر شاهد می آورد و برای دلایل بیشتر راجع به حقیقت نفس ناطقه خواننده را به مطالعه كتاب زاینده رود توصیه می نماید . این رساله به نشانی HRms 300 در بنگاه خاور شناسی كاما در بمبئی محفوظ و هنوز به طبع نرسیده است .
تاريخ زرتشتيان – فرزانگان زرتشتي
رشيد شهمردان