Info@razdar.com
شماره مقاله261
257 . آن قصر كه بر چرخ همى زد پهلو
بر درگه او شهان نهادندى رو
ديديم بسر (كه بر«در») كنگره اش فاخته اى
بنشسته همى گفت(بنشسته و مى گفت)كه كوكو كوكو
مى شود كه كو دوم و يا چهارم به كاف فارسى باشد. پهلو زدن به چرخ يا در بلنديست يا در وسعت يا در معنويت يا در تبادل صور كونيّه در ميان آن.
شرح رباعیات خیام
عباس کیوان قزوینی