Info@razdar.com
شماره مقاله 308
263 . بردار پياله و سبو اى دلجو(ى)
برگرد بگرد سبزهزار و لب جو(ى)
خوشخوش بخرام گرد باغ و لب جو(ى)
بس شخص عزيز را كه چرخ بدخو(ى)
كاين چرخ بسى قدّ بتان مهرو(ى)
صد بار پياله كرد و صد بار سبو(ى)
قدّ به تشديد و كسر دال مشدّد براى وزن شعر به معنى همه اندام است نه بلندى قامت و صد براى تكثير است بنا به قول آنها كه براى عدد بيش از سه مرتبه قائل نيستند كه صد منتهاى عدد مى شود نه تحديد به صد كه هزاران هزار بلكه بيشمار است زيرا آغاز و انجام ندارد و ماده همه صور گذشته و آينده همين آب و خاك و باد كره ما است كه محلّ نقاشى هاى طبيعتِ چالاكِ زبردستِ تيز هوشِ عادلِ نوبتدارِ بى فراموشى است چيزى از قلمش نيفتد و ستم و خطا بر قلمش نرود و هر نقشى را بجا زند.
***
نویسنده: عباس كيوان قزويني
رباعیات خیام