Info@razdar.com
شماره مقاله384
122 . دهقان قضاء بسى چه ما كشت و درود
غم خوردن بيهوده نمى دارد سود
پركن قدح مى به كفم در نه زود
تا باز خورم كه بودنى ها همه بود
مؤيد مضمون رباعى 120 است كه غم هم مانند اعتراض بى نتيجه است بايد مأيوس بود و خوش بود غم و گله نشانه توقّع و انتظار است اينجا جاى توقّع نيست خود را به غم ميازار كه سر بار بلاها خواهد بود.
مناسبت دهقان با كشت و درود بيشتر از چرخ فلك است كه در بعض نسخ است:
(غم خوردن بيهوده كجا دارد سود
كاين چرخ فلك بسى چو ما كشت و درود)
مصرع چهارم يك مضمون دقيق تازه ايست كه مستى مى نه همان بيخردى است كه در ذهن مردم است بلكه در اثر آن بيخردى يك هوش ملكوتى پيدا و چشم باطن باز مى شود كه بر مى خورم به بى نقصى جهان كه علاوه بر آنكه جاى اعتراض نيست چنان همه لوازم مهيّا است كه ديگر جاى انتظار هم نيست و دقايق خوشى همه جابجا آماده است كه جائى خالى نيست و همه چيز هم بجاى خود است و اين چشم آن وقت كه خرد بود نبود بلكه ضدّ خرد بود صد شكر كه خرد رفت خرد پرده چشم خورده بين بود.
***
نویسنده: عباس كيوان قزويني
رباعیات خیام