Info@razdar.com
شماره مقاله 401
.123 روزيست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد
ابر از رخ گلزار همى شويد گرد(1)
(2) بلبل به زبان حال پيش گل زرد
فرياد همى زند كه مى بايد خورد(3)
(1) تا منظر ما تيره نباشد.
(2) چونكه بلبل در اين موارد با هوش و قدردان و با سليقه است فرصت را از دست نمى دهد و بخل هم نمى ورزد بلكه فرياد امر به معروف مى زند و بيخبران را آگاه از حضور دلخواه مى كند ،هر كه از دور نعره بلبل را شنيد گلزار را باور مى كند.
(3) كه تعطيل وجود اسباب خوشى نشود شكر نعمت را بايد نمود كه غفلت كفران است.(بلبل به زبان حال ما«به زبان حال خود» (به زبان پهلوى) تجليل زبان پهلوى است كه طبيعى لغت ايران قديم بود.
***
نویسنده: عباس كيوان قزويني
رباعیات خیام