Info@razdar.com
شماره مقاله458
. 69مى گرچه به شرع زشت نام است خوشست
چون بر كف ساقى (شاهد) غلام است خوشست
تلخست و حرام است و خوشم مى آيد
دير است كه هر چيز(ديريست كه تا هرچه) حرام است خوشست
يعنى اين مَثَل را از قديم مى آورند كه طبيعت لجباز است از هر چه منعش كنند حريصتر مى شود كه اگر منع نمى شد به اين حريصى نبود زيرا جان بشر در عالم طبع وارونه افتاده است اگر مستقيم بود از حرام واقعى طبعاً منضجر بود و حالا بعكس منضجر نيست كه سهل است منزجر هم نمى شود بلكه همانكه نام حرمت را شنيد حريص مى شود اگرچه آن حرام بدِ طبيعى هم باشد مانند مَى كه تلخ و بد خوراك و بدبو و بد آروغ است ،همانقدر است كه رنگش خوب و خورنده هايش يا شاهد شيرينند يا جاه مندان بالانشين كه بيشترِ اراذل محضِ همقطار شدنِ با آنها افتخاراً يا تقليداً مى نوشند و در مستى هم عمداً مى كوشند و به آن درجهاى كه اظهار مى كنند مست واقعى نيستند، امزجه مختلف است بعضى هيچ مست نمى شوند آنگاه شبهه در حرمتش مى رود.
***
رباعیات خیام
نویسنده: عباس كيوان قزويني