Info@razdar.com
شماره مقاله 463
52. زهر است غم جهان و مى تریاكت
تریاك خورى ز زهر نبود باكت
با سبزه خطان به سبزه زارى مى خور
زان پیش كه سبزه بر دمـد از خاكت
ایدل چو زمانه مى كند غمناكت ناگه برود ز تن روان پاكت
بر سبزه نشین بكام دل روزى چند زان پیش كه سبزه بر دمد از خاكت
این نسخه بدل به گمان من به قریحه خیام نمى ماند.
تریاك لفظ تركى است كه معرّب مى شود به تریاق با آنكه كافش عربى است حاجت به تغییر ندارد و عرب بسیار از این ستم ها به الفاظ بى گناه مى كنند به بهانه آنكه زبانم به آن حرف نمى گردد مانند قرمیسین در كرمانشاه و عجب آنكه عرب هاى حالا گاف را بیش از عجم ها بر زبان مى رانند مانند گبل در جبل و گالب در قلب با آنكه آن هر دو لفظ خودشان است.
تریاك هر چیزى است كه خورده شود براى دفع یا رفع اثر زهر.
دفع آنست كه اول بخورند كه اگر بعد زهرى خورده شود اثر نكند مانند مُخَلَّصَه كه اگر در اول سال (نوروز) تا سه روز هر روز به ناشتا بخورند آن سال اگر زهرى به آن معده برسد كم اثر مى شود .
و رفع آنست كه بعد از خوردن زهر به عنوان علاج خورده شود و صمغِ خشخاش كه اصل اسمش تریاك است و به عربى افیون معلوم نیست كه دافع یا رافع چه زهرى است و به چه لحاظ از اوّل نامش را تریاك كرده اند و شاید از باب تسمیه به اسم ضدّ بوده.
یك نادانى عمومى گمنام در این زمان پیدا شده و آن كشیدن دود تریاك بى نفع پرضرر و ضدِّ زندگانى است ،من در تفسیر آیه 118 سوره نساء فلیغیرنّ شرحى در ذمّ دود تریاك نوشته ام امّا خوردنش به مقدار كم دواء شریف بى بدلى است دافع سموم عیأ و هرم و فقرالدّم است.
رباعیات خیام
عباس کیوان قزوینی