Info@razdar.com
شماره مقاله 563
فريده 44
تحریرِ مسائلِ علمِ عرفان را (گر چه علمِ جداگانه نیست) كسى مانندِ جامى ننموده در كتابِ (نقد النّصوص) كه شرحِ كتابِ (نَقشُ الفصوصِ)[1] شیخ محى الدّین است زیرا جامى به راستى مى خواسته چیز بفهمد نه آنكه فهم را سببِ ریاست قرار دهد ،فلذا خودش فهمید و چون مى خواسته دیگرى هم بفهمد لذا جدّ كرده كه به یك زبانى بگوید كه بفهمند و موفق شده به گفتن و نوشتن و چونكه در نحو و ادبیاتِ عربى و فارسى ماهر بوده خوب از عهده فهمانیدن برآمده و آن كسى كه علمِ خود را متاعِ دكّانِ ریاستِ خود قرار داده نمى خواهد بفهماند و بَثِّ علم كند زیرا اگر مریدان خوب بفهمند مستغنى از او مى شوند و نیز او از امتیاز مى افتد و نیز از وُلُوع و انهماكِ در ریاست ،مجالِ تفهیم ندارد و جدّى هم ندارد بلكه خودش هم به حقیقت نفهمیده زیرا ریاست مانع فهم است .نگارنده نیكو تجربه كرده كه تا مبتلا به ریاسات بود روح فهم در او پنهان بود .
[1] . مختصر فصوص است .