Info@razdar.com
شماره مقاله722
لئون دنيس منشى، شاگرد و مريد آلان كاردك بود.
لئون دنيس در اول ژانويه 1846 متولد شد. او فرزند يك كارمند راه آهن بود كه دوران بازنشستگى و استراحت خود را در شهر تور مىگذرانيد.
لئون دنيس در ايام جوانى به واسطه تهى دستى والدين خود مجبور شده بود از ادامه تحصيل صرف نظر كرده چون خط خوبى داشت نزد يك بازرگان معروف پوست و چرم استخدام شد.
لئون دنيس علاقه شديدى به مطالعه داشت، هر كتابى را كه به دست مىآورد، مىخواند، يادداشت بر مىداشت و مدتها در باره مطالب آن كتابها فكر مىكرد و تفسير مىنمود. در اين موقع بر حسب اتفاق يا تقدير كتاب ارواح آلان كاردك به دستش افتاد. خواندن آن كتاب شور و شوق شديدى را در او به وجود آورده يك حس احترام و تحسين فراوان نسبت به آلان كاردك پيدا كرد به طورى كه از آن به بعد بقيه عمر خود را به شرح و بسط مطالب نوشتههاى او كه آميخته با جنبههاى مذهبى بود مصروف داشت.
يك روز بر حسب تصادف، اين استاد و مراد ناديده او به عنوان رياست كنگره روح شناسان به شهر تور وارد شد، براى لئون غير ممكن به نظر مىآمد كه اجازه ملاقات با دكتر كاردك را به دست آورد ولى اتفاق يا تصادف اين امكان را براى او به وجود آورد، و همين ملاقات سرنوشت او را قلم زد و او را به اسرار ارتباط با ارواح آشنا ساخت. وى پس از مدت كوتاهى به شغل منشيگرى مجمع شهر تور ارتقاء يافت. در اين هنگام جنگ 1870 آغاز شد و وى به خدمت نظام وظيفه گمارده شد. او در خانهاى مسكن گزيد كه مشهور به خانه ارواح شده بود و يكى از گروهبانهاى واحدش مديوم وى قرار گرفت.
بالاخره از خدمت معاف، به شهر تور برگشت و شغل سابق خود را پيش گرفت و عضويت ماسونرى را پذيرفت و در عين حال شغل منشى انجمن روح شناسان را نيز براى خود حفظ كرد.
آقاى لئون دنيس در شهر تور با چند نفر از پزشكان روح گرا روابط بسيار نزديكى پيدا كرده بود، يكى از اين پزشكان به نام دكتر آگوزولى داراى استعداد مديوم بود و مىتوانست تلقينها و الهامهاى ارواح را بنويسد. لئون دنيس با اين دوست كه مديوم او هم بود تجربيات بسيار جالبى انجام داد. هر يك از دو دوست به نوبت ارواحى را كه زندگى گذشته زمينى خود را به آنها تلقين مىكردند احضار نموده و با آنها رابطه كاملى برقرار مىكردند.
لئون دنيس مىنويسد: من نكاتى را براى آگاهى خوانندگان مىنويسم تا بتوانند مسئله را دقيقاً درك كنند كه يك انسان تا چه اندازه بايستى در برابر محنتها و آزمايشهاى دنيوى احساسات نيرومند داشته باشد و خود را براى مقابله و مبارزه با آنها مجهز نمايد، شما مىتوانيد با خطرها و زيانهاى بزرگ كه با تسليم شدن به تمايلات و هوسها شما را تهديد مىكند مبارزه نمائيد. پس براى خاطر خودتان و برادرهايتان بكوشيد كه خوب و خيرخواه مردم باشيد، مردم رنجديده را تسلى بدهيد، به گرسنهها كمك و يارى كنيد، فقط در اين شرايط است كه خواهيد توانست مورد پذيرش مقام با عظمت خداوند بزرگ قرار گيريد.
در يكى از جلسات احضار روح، شبح ژاندارك تجسد پيدا كرده و اين دوشيزه ملهم از مريم مقدس به او گفته بود:
تو براى انجام يك مأموريت بزرگ انتخاب شدهاى. به محض اينكه شبح ژاندارك مأموريت لئون دنيس را برايش مشخص نمود، وى احساس كرد كه يك تغيير حالت فوق العاده در او به وجود آمده است، فوراً قلم در دست گرفته با كمك نيروى روح ژاندارك شروع به نوشتن كرد، يا اينكه هنگام سخن گفتن اين ژاندارك بود كه از دهان او حرف مىزد و در واقع اينها ديگر خود او نبودند كه اين كارها را كرده و يا اين حرفها را مىزدند. از آن تاريخ به بعد لئون دنيس شروع به نوشتن رمانهاى مختلف و نتايج تجربيات خود نموده ديگر اهميتى به تنقيدها و ايرادگيرىهاى ديگران نمىداد بلكه همه آنها را با سادگى خاصى مىپذيرفت. به بيان خودش تدوين كتابهاى متعددى به او الهام مىشدند، از آن جمله كتابهاى پس از مرگ، دنياى نامرئى، مسيحيت در ارتبط با ارواح، مسئله وجود و سرنوشت، ژاندارك مديوم، فرشته سلت و دنياى نامرئى، دنياى نامرئى و جنگ، ارتباط با ارواح و روحانيون كاتوليك مىباشند. وى رمانهايى نيز به رشته تحرير در آورده است منجمله رمان پزشك كاتان، ژيووانا.
لئون دنيس در سن 80 سالگى بينايى خود را از دست داد و در روز 12 آوريل 1927 در سن 81 سالگى در شهر تور با بيمارى ذات الريه زندگى را بدرود گفت.
کتاب اسپری تیسم
نورالدین چهاردهی