Info@razdar.com
شماره مقاله746
1- بهترين وسيله ارتباط با ارواح را توسط هيپنوتيزم به كار مى گيرند، در صورتى كه هيپنوتيزم يك دانش از علوم بوده و با اين علم كه از علوم غريبه نيز مى باشد نتوان توسط آن با روح پاك و مجرد شده ارتباط گرفت و چه بسا فردى به خدائى خدا و روح و بقاى روح اعتقادى نداشته اما در خواب مغناطيسى تواناتر از ديگر افراد باشد.
2- مكرر مى گوييم ماوراى ماده يا جهان غيب را بُعد چهارم نامند در صورتى كه كليه موجودات در جهان هستى سه بعدى هستند و براى جهان غيب بايد نامى خاص گذاشت كه ملكوت باشد.
3- ارواح در جائى هستند كه باطن جهان شهود است و زمان ندارد اما نام متناسب آن را مىبايد گزيد و جان زمانِ دنياى خاكى، دهر ناميده شده و جان دهر، سرمد است و چون زمان ندارد فاقد مكان نيز مىباشد.
4- تاريكى يا روشنائى كم رنگ چه ارتباطى با ارواح دارد.
5- چرا حتماً ميزى بايد در دسترس قرار گيرد و يا ميخى در آن ميز به كار گرفته نشده باشد، اين اعمال چه مناسبتى با ارتباط با ارواح دارد.
6- علماى روحى غرب، روح را به شعور تعبير نمايند و حتى امكان تبديل شعور (روح) را به گاز سيال و الكتريسته دانند و خدا را شعور كل گويند. اين نظريه را با چه برهان عقلى و شهودى مىبايست قبول نمود.
7- به چه دليل مديومها، روح حامى دارند و با چه استدلال روح حامى پاك و به حد كمال رسيده است و چرا روح حامى به مديوم كمك مىكند و علت تمايل روح حامى به مديوم چيست؟
8- وقتى با روح يزيد تماس گرفته مىشود چگونه او از نيمه دوم قرن اول تا به حال بيست و پنج بار به دنيا عود نموده است و چرا خيام فيلسوف مادى قلمداد شده در صورتى كه اين بىمقدار براى زيارت مزار پاك خيام رفتم و آن بزرگ مرد شرف حضور بخشيد وى در سلوك مربع مىنشست و حبس نفس و ديگر رياضتهاى وى به شيوه رادمردان آئين هوشنگ بود.
9- ارواح مردگان چگونه پس از فوت چيزى دريافت مىنمايند و به چه دليل با افراد زنده تماس مىگيرند. يك فردى كه در زندگى هيچ گونه اطلاع روحى نداشته چرا بعد از مرگ در دنياى خاكى ذى نظر بوده و دستوراتى مىدهد؟
10- علماى روحى شرق همه بالاتفاق عقيده دارند كه بايست به كره زمين آمده سير صعودى نمود و به دنيا آمدن يك روح در يك بار و به حد كمال رسيدنش نادر الوجود است و در سه مرحله عود نيز نادر المصداق است و اغلب هفت مرتبه بلكه بيشتر مىبايست عود نموده تا بى نياز از عود شوند. و نظريه علماى غرب مبنى بر اينكه روح پس از فوت جسد بلافاصله به دنيا برگشت مىنمايد اشتباه محض است.
11- علماى روحى اعتقاد دارند كه با ارتباط با ارواح، روح عامل و مديوم و حضار شركت كننده در جلسه ارتباط به تدريج به مقامات عاليه مىرسند و ديگر نيازى به پيروى يكى از اديان و استاد روحى ندارند.
چه روح سخن گويد و چه كتابهاى روحى را مطالعه كنيم، هر دو در يك حد است، پيشرفت روحى منوط به سلوك روحى است و چرا انسان زنده كه در دنيا بسر مىبرد اين اندازه قافيه را تنگ گرفته است كه به ارواح پناهنده شود.
12- ضمن اينكه علماى روح به ماوراى ماده اعتقاد راسخ دارند باز براى دست يابى به عالم غيب، ابزار مادى به كار مىبرند و با الفباى كره ارض مىخواهند به ملكوت راه يابند.
13- چرا در ارتباط با ارواح كه در شرق و افريقا از هزاران سال پيش مدعى اين امر بودند، توجهى به اين موضوع نشده كه هر گاه كسى پرسشى از روح نمايد مىبايست عدهاى حضور داشته باشند. مديوم و عامل و شركت كنندگان در جلسه چه قدرتى دارند كه با ارواح مرتبط شوند و چرا به تنهائى بدون ابزار مادى نمىشود ارتباط حاصل كرد؟
14- علماى روحى غرب معتقدند كه ممكن است سالها از مرگ كسى بگذرد و وى نتواند دريابد كه به جهان ديگر راه يافته است اين عقيده با آنكه روح پس از مرگ بلافاصله به دنيا بازگشت مىكند در تناقض است.
15- چرا ارواح در جلسات ارتباط بيشتر به مسائل مادى و خانوادگى پاسخ مىدهند در صورتى كه روح تصفيه نشده نيز در قبال ارواحِ پاك، منفعل و شرمنده است كه چرا در دار دنيا به امور اخروى نپرداخته است.
16- چگونه علماى روح به وسيله ارتباط، به ارواحى كه فكرشان مغشوش است كمك مىكنند در صورتى كه ترقى روح فقط در دنيا كه محل درد و رنج است امكانپذير مىباشد.
17- چرا روحى كه در جلسه ارتباط مىخواهد تجسد يابد نيازمند است كه از قواى مديوم و عامل و حاضرين استفاده كند. اما حقيقت امر اين است كه روح مجرد بوده و قابل رؤيت نيست و هر گاه در خواب يا بيدارى مشهود مىشود و يا در عالم برزخ عرض وجود مىكند با قالب مثالى كه اكتوپلاسم گويند و در شرق، قالب برزخى و قالب فلكى نامند ظاهر مىشود و قالب مثالى فوق ماده سه بعدى بوده اما باز ماده است هر چند لطيفتر از ماده سه بعدى مىباشد، زمان و مكان به او راه ندارد و به عنوان مثال توان گفت هر گاه در مقابل آينه ايستاده باشيم شكلى از ما مشاهده مىشود كه نمود است نه بود.
18- وقتى مظفر الدين شاه در جلسه حضور به هم مىرسانَد و مىگويد در شيراز به سر مىبرد و دانشآموز است آيا مظفرالدين شاه حاضر شده يا دانشجوى در قيد حيات يا هيچ يك؟
19- در جلسه ارتباط، عامل ممكن است به مديوم القاء كند يا غير ارادى القاء كند و ضمناً اين دو حالت ممكن الوقوع است كه ممكن است در مديوم و حاضران جلسه نيز واقع گردد.
20- موسيقى و بُخور، يك حالت موقت غير عادى براى كليه افراد در جلسه به وجود مىآورد كه ابداً در ترقى روح مثمر ثمر نمىباشند.
21- آيا مديوم و عامل پس از سالها تمرين بدون آنكه به تمركز واقف شوند حالت هيسترى و مقدمات بيمارى صرع در آنها پديدار نمىشود و آيا نبايست مداوا شوند؟
22- آيا از خواندن ادعيه در بدايت تشكيل جلسه غير از يك حالت اطمينان بخشى كه موجب تمركز است كار ديگرى نيز حاصل مىشود و ثمره ديگرى دارد؟
23- چرا بعضى از ارواح علاقه مند شركت در جلسات مىباشند؟
24- نتيجه بعضى از گفتار ارواح در جلسات، مغاير پاسخهاى ديگر ارواح است و آيا ارواح در جهان غيب مىتوانند همه چيز را دريابند و آيا مجاز در شركت در جلسات ارتباط مىباشند؟
25- چگونه يك فرد مىتواند در خواب مغناطيسى از عود قبلى خود پرده بردارد و در جلسات بعدى دو دوره قبلى زندگىِ خود را بيان كند؟
اگر بنا بود كليه اشكالات بر علم (معرفت الروحى تجربتى) را بيان داريم مسلماً بيش از صد مورد مىشد لذا به همين حد بسنده نمودم. اينك نظريات خود را عرضه مىدارد.
کتاب اسپری تیسم
نورالدین چهاردهی