Info@razdar.com
شماره مقاله : 96
فضل الله نعیمى بنیان گذار مشرب حروفیه است در سنه 719ھ.ش در تبریز متولد گردید تا سن 46 سالگى بسیاحت بلاد پرداخت در كنار ارس مقیم لذا مشهور به استرآبادى شد آثار خود را بزبان محلى مىسرود در اواخر ایام زندگى در شیروان و باكو اقامت داشت و در آن سامان دستگیر شد و در قلعه (آلنجا) نزدیكى نخجوان محبوس گردید و بفرمان میران شاه فرزند امیر تیمور در سنه 774 ھ.ش اعدام شد جسدش را به دم اسب بسته در كوچه و بازار بتماشاى خلق رسانیدند.
آثار وى (نوم نامه) و (جاوید نامه) و (محبت نامه) است و اشعار بسیارى از وى باقى مانده است طبقات عامه بدو گرویدند سید عماد الدین على نسیمى شیروانى مروج و شاگرد او بود آخرین اثر نعمیى وصیت نامه وى از زندان به شهر باكو بود باكو مركز سازمان حروفى بود.
شیخ محمود شبسترى را متمایل به مسلك حروفى مى دانند. در كتاب اسلام و ایران اثر پطروشفسكى ترجمه كریم كشاورز نوشته اند كه قاسم انوار با حروفیه در تماس بود و خانقاهى در هرات بر پا و اشتراك اموال را معمول داشت و سفره عام گسترد.
توضیحاً بیان میدارد در قرون سابقه هر فردى كه صوفى مىشد شغلش صوفىگرى و در خانقاه ماوى داشت و همه افرادى كه در خانقاه یا تكیهها منزل گزیده بودند بیك نهج زندگى مىكردند اما نه به عنوان اشتراكى و حروفیه اباحى نبودهاند.
ولى قاسم انوار با سید نوربخش كه داعیه مهدویت و سلطنت داشت ضمناً با حروفیه هر دو مسلك متضاد نزدیكى و وداد داشته و در اجراى نیات آنان كوشا بود.
كلدانى ها براى اعداد و حروف خواص پنهانى قائل و اوراد را موثر در معالجه امراض باشد معتقد بودند و معانى خاص براى حروف كه 28 حرف است كه حروف جمل نامند اعتقاد راسخى داشتند در انجیل یوحنا كه مابین اناجیل اربعه از اهمیت خاصى برخوردار مى باشد و فرق كاتولیك و ارتودوكس به انجیل یوحنا بدیده دیگر مى نگرند و انجیل یوحنا و مكاشفات یوحنا حاوى مطالب روحى و سلوكى مى باشد زمانى در صدد برآمدم كه تفسیر عرفانى بر این دو رساله و وجه اشتراك مفاهیم آنها را با عرفان و تصوف اسلامى برشته تحریر درآورم كه تا كنون مجال دست نداد.
این ناچیز كتاب مقدس (تورات – انجیل) را نزد علماى پروتستان و كاتولیك تلمذ كرده و شش ماه نزد دكتر سعید خان كردستانى بهره جستم و سپس تورات را نزد خاخام دین یهود فرا گرفته و 613 قانون یهود را به فارسى برگردانده و فلسفه الهیات مسیحیت را یاد گرفتم .
در انجیل یوحنا فصل اول نوشته شده است .
در ابتدا كلمه بود و كلمه نزد خدا بود و كلمه همان در ابتدا نزد خدا بود همه چیز بواسطه او آفریده شده و بغیر از او چیزى از موجودات وجود نیافت در او حیات بود و حیات نور انسان بود.
گاتها یا سرود زردشت براى كلمات و حروف این رساله فره ایزدى قائلند.
هندوان براى كلمات و حروف وداها خواص آسمانى قبول دارند. در علوم غریبه براى نقطه و حرف و كلمه و جمله اثرات غیر عادى انتظار دارند.
علم رمل اساس آن بر نقطه و خط است .
در علم جفر و علم اعداد حكم منتر و گفتار آسمانى دارد نعیمى به وحدت وجود معتقد بود و عالم هستى را عین ذات احدیت مىشناسند.
نعیمى گفته است:
گوئى خدا نباشد در نشر و در نمایى
عین خداى میدان این نشو و این نما را
میران شاه حكم قتل عام حروفیه را داد.
بزرگان حروفى در هر دیار بزبان آن بلد شعر سرودهاند.
سید محمد حاجى بكتاش در 738 ھ.ش درگذشت و بكتاشیه در تركیه و مصر و سوریه پیروان بسیار دارد و بدرالدین سیجاوى پیشواى این سلسله به عقاید حروفیه گرائید و بعضى از فرزندان ایلدیریم بایزید مثل موسى چلبى بمكتب وى گرویدند رئیس مسیحیان جزیره ساكیز و عده كثیرى از یهودیان آسیاى صغیر در زمره مریدان شیخ درآمدند مریدان شیخ عدهاى مسلح گشته و اراضى وسیعى مانند (دلى اورمان) را بتصرف خود درآوردند در یك جنگ كه فرمانده آن سلطان چلبى پسر بایزید كه افسر زیر دستش (بوركلوجه مصطفى) بود از دوازده هزار فدایى شیخ كه كفن بر تن كرده بودند هشت هزار تن به هلاكت رسیدند كه شیخ دستگیر گردید و در محكمه به فتوى مولانا حیدر عجمى مال و جان شیخ حلال شناخته شد و شیخ بدار آویخته شد.
بعد نسیمى بدستور نعیمى بعد از فوت استاد بمسافرت رو آورد و سید عمادالدین على نسیمى شیروانى مبلغ مكتب حروفیه مزارش در حلب است وفاتش در سنه 976ھ.ش مىباشد بدستور نسیمى با دخترش عقد زناشویى بست .
بدستور سلطان موید نسیمى را محاكمه پوست بدن او را كنده و دست و پایش را قطع كردند نسیمى مردانه مقاومت ورزید و به منصور حلاج دلبستگى داشت.
اخیراً دیوان نعیمى بحلیه طبع درآمد.
از او است .
مى گوى نعیمیا تو امروز
دردانه بحر كبریایى
سیمرغ جهان لامكانیم
مقصود زمین و آسمانیم
همچو منصور از انا الحق دم مزن
پیش نامحرم دم از محرم مزن
از صبح ازل هر آنچه تا شام ابد
كاید به وجود و هست ذرات من است
از دیوان نسیمى نقل میگردد.
ما مظهر ذات كبریائیم
ما جام جم جهان نمائیم
پیشواى حروفیه قطبیت تصوف را با مهدویت درآمیخت و در سنه 786 بخواص مریدان مهدویت خود را اعلام كرد و از آنان بیعت گرفت و سپس قیام كرد.
صادق كیا رسالهاى در مورد وقایع تاریخچه حروفیه منتشر ساخت نعیمى دو سال بعد از حاج بكتاش ولى متولد شد بمكه رفت و در سیاحت بلاد به نشر عقاید خود با جدى وافر مشغول گشت دختر نعیمى به ترویج و نشر عقاید پدر مشغول شد.
حروفیه به اكسیر نیز توجه خاص داشتند و ذوالنون مصرى اولین كسى است از میان عرفا كه به اكسیر روآورد.
كیمیاگران از 2500 سال ق.م اكسیر را موجب جاویدان ساختن انسان مىدانستند .
نعیمى در علوم غریبه و رموز تصوف و حكمت دست داشته و نعیمى تخلص وى بوده است.
شیخ فضل الله جاودان كبیر را بزبان محلى نوشته و خود را برتر از پیمبران سلف مىداند و به تناسخ و علم اعداد و اوفاق معتقد بوده است و روز قیامت كه آسمان دودى بیاید و آن دود ظهور حروف و قلم و حرف است كه علم حروف از خط سیاه ظاهر است .
هدایت نامه – محرم نامه – اسكندرنامه منظوم از كتب معتبره حروفیه است.
دكتر رضا توفیق دانشمند مشهور تركیه در حروفیه مطالعات عمیق كرده است .
بكتاشیه آلبانى در ماه رمضان فقط سه روز روزه گیرند مانند اهل حق .
حروفیه از عقاید مهرپرستى و مانویت و زرتشتى متأثر گشتهاند و بطور كلى توان گفت نقطویه و حروفیه و بكتاشیه یك نهضت ایرانى ضد عربى است كه باقتضاى زمان با رنگ مذهبى جلوه گر شده است.
در كتاب حلاج اثر میر فطروس كه در تدوین آن رنج بسیار برده است در مبحث تاثیر حلاج در ادوار بعد نقطویه را منشعب از افكار حلاج دانسته است البته شرح حال و اعمال و نحوه كشته شدن حلاج در افكار محمود و فضل الله و بزرگان این دو مشرب تاثیر داشته است حتى اهل حق حلاج را از خود محسوب دارند و حسن صباح در نامهاى كه به ملك شاه نوشته از حلاج به نیكى یاد كرده است .
اما بطور قطع توان گفت نقطویه مانند مانویت و حروفیه مانند مزدكى مىباشد دین مانوى و نقطوى عمقىتر از مزدكیه و حروفیه بودند و بطور كلى توان گفت از نیمه دوم قرن دوم هجرى مذاهبى كه پدید آمدند در درجه اول از مانویت و مسلكهاى انقلابى پر تحرك از مزدكى متاثر شدهاند.
نقطویه و حروفیه كلیه جهان هستى را ذات حق دانسته لذا خلقت عالم شهود را ازلى و جاویدان دانند و خدا را جان منبسط عالم امكان دانند و ماوراى عوالم هستى نیروئى قائل نباشند نقطویه كواكب را اصفى و اجلا و نورانى تر از جرم خاكى دانند اما باطن خاك را نقطه گویند كه
مادة المواد عالم هستى شناسند همچنانكه در عمل اكسیر نمك (سر وجود) از مواد ثلاث بصورت انوارى جلوه گر میشود هویت انسان نیز بتدریج بحد كمال رسد و فردى كه بمقام نقطه رسید بصورت ستارهاى در آید و به ارباب انواع قائل مى باشند.
کتاب سیری درتصوف
اثر نورالدین چهاردهی