Info@razdar.com
مقاله شماره 91
این ناچیز عملیات فرقه زارى ها را براى العین مشاهده كرده ام زاریها در بنادر جنوب ایران اقامت دارند و هر پانزده روز یك بار در نخیلات هنگام اوایل غروب تشكیل جلسه مىدهند و اطاقى كوچك در گوشهاى تشكیل داده كسانى كه بیحال مىشوند او را به اطاق برده ماما یا بابا با وى در آن اطاق مانده وی را بهبود مى بخشد. و با نواى نى همگى برقص درآمده و حالت صرع مانند به آنان دست مى دهد.
بابا یا ماما فردى را كه موجب ایذاء آنان شده باشد با پاشیدن آب بصورت طرف وى را به بیمارى مبتلا كرده كه اطبا قادر به بهبودى وى نمىباشند و بعد كه بخواهد بیمار را شفا بخشد با كف دست راست به شانه او كوبیده و از بیمارى خلاصى یابد و خانواده بابا را مهمانى كند و این عمل را سفره نامند این جریان را نگارنده دیده و صحه بر آن مى نهد.
میان طایفه زارى شبهاى چهارشنبه و دوشنبه گرد هم جمع آمده جلسه تشكیل میدهند زارى اگر در جلسات شركت نكند احساس گرفتگى روحى و خستگى مینماید و پس از شركت در جلسه مدتها حال آرامش داشته و سبكى حس میكند بزرگ جلسه را بابا و بزرگترین زن را ماما میگویند و این مقام ارثى نیست زاریها مدعى ارتباط با اجنه را داشتند كه در خواب و بیدارى تماس گرفته حتى هم غذا میگردد مرد اجنه نمیتواند با زنان افراد بشرى نزدیكى نماید اجنه سنى و شیعه و یهود و مسیحى دارند اجنه بسختى از گرگ میترسند اجنه دویست الى سیصد سال عمر دارند پریزاد و دیو عمرشان طولانى است دیو بعضىها قادر بپرواز نبوده و عده دیگرى تنوره كشیده پرواز مینمایند اجنه بهر صورتى ظاهر میشوند بعضى از زاریها كه موكل دارند این موكلین از اجنه بوده و بصورت مار و عقرب جلوه گر میشوند دیوها بلند قدتر میباشند زنان اجنه زیباتر از انسان بوده ولى پریزاد قشنگتر از اجانین هستند زارى وقتى كه حالش منقلب گردید یا كسى كه صرع میگیرد جن در او حلول نموده لذا سنگین و یا پر زور میگردد اجنه سلطان دارند عبدالرحمن از سلاطین بنام اجنه است عدهاى از اجنه نگهبان قبرستان و عدهاى بكارهاى دیگر میپردازند و بشكل انسان درآمده در اجتماعات ظاهر شده فقط زاریها آنان را میشناسند و كمك بزاریها مینماید و كسى كه در جلسات زارى شركت نمود معتاد گردیده و نمیتواند در این جلسات شركت ننماید دیوها چند برابر بنى آدم بوده و گوشت آدمى میخورند و دو شاخ كوچك بر سر دارند و سلطان آنان مابین دو شاخ زنگى دارد پریزاد ممكن است دخترانشان عاشق بنى آدم گشته و ازدواج با افراد بشر نمایند سلطان اجنه سلطان عبدالرحمن است هر گاه زارى بخواهد وارد جرگه شود بابا یا ماما از تازه وارد باید یك گوسفند یا دو گوسفند ذبح نموده و در حالى كه غیر عادى است خون گوسفندان را در طشت ریخته تازه وارد خورده بابا یا ماما با شمشیر بسرش كوبیده و دوائى مالیده خون میایستد و دیگر جاى ضربه مو نمیروید و بار دوم زارى كه بخواهد بمقام بابا یا ماما برسد این جریان تكرار میگردد زارى بار اول را متصله گویند یعنى بملك شهیال متوسل مى شوند.
اجنه از جنس باد بوده و در زیر زمین و سركوه زندگى میكنند اجنه با دیوان مخالف بوده و از دل و جگر دیو دوائى درست میكنند كه در معالجه بكار برند در هر استانى یك جن حكومت دارد اجنه در لباسهاى مختلف حیوانات درآمده اما گرگ و سگ در تجلى حاكم خوزستان ابوجان است كتابى بنام اهل هوا تألیف غلامحسین ساعدى با گراور عكسهاى چند تن بابا و ماما در 177 صفحه در مراسم زاریها است مقام بابا و ماماها ارثى و گاهى انتخابى است زاریها با آلات موسیقى مراسمشان اجرا و گاهى نیز در دشمنان خود زار ایجاد میكنند كه بابا یا ماما قادر بمعالجه آن است زاریها گویند اهل هوا همزاد افراد نامرئى كه خوكها آنانرا مشاهده و قادرند بخورند مىبیند اهل هوا بلباسهاى مبدل براى زاریها ظاهر میشوند سه گوسفند را در طشت ذبح خون آنرا در حال زار تناول نموده دیده دار میشوند بعد جنها هستند و دیوها شریر هستند اهل هوا زاریها را حفظ مىكنند و اهل هوا و اجنه و دیوها زاد و ولد دارند استاد زارى (بابا – ماما) مریدش مشروب بیاشامد یا خلافى مرتكب شود یا كسى آنانرا تمسخر نماید بیمار مینمایند و استاد دستور میدهد انگشترى از طلا تهیه و نام بابا یا ماما را روى نگین و پشت آن اسم قبیله حك نموده با خود همراه دارند و هیچگاه از خود جدا نساخته و بفروش نمیرسانند.
هر گاه جنى داشته باشند به شهیال متوسل میشوند و گویند .
دربان پسر كامان جنى ترا قسم میدهد بمادر سارا مرا شفابخش .
زاریها از طبقه كارگر و عامى و اشخاص غیر را در جرگه خود راه نمیدهند در تیم مخصوص توأم با دف و عود مى نوازند حركت سماع دارند. گفتار بالا بنابر اعتقاد زاریها نقل گردیده است .
کتاب سیری درتصوف
اثر نورالدین چهاردهی