Info@razdar.com
مقاله شماره 73
سلسله چشتیه منسوب به خواجه معین الدین چشتى است (چشت قریهاى است از قراءِ هرات و بعضى از قراءِ سیستان مىدانند ولى اصح از هرات است) . خواجه معین الدین حسن چشتى سنجرى اجمیرى پس از سید على هجویرى صاحب كتاب مشهور «كشف المحجوب» به قاره هند رو آورد .
خواجه به القاب سلطان هند ،ولى هند ،خواجه خواجگان ،خواجه اجمیر و خواجه غریب نواز شهرت یافت .در سال 573 ھ . ق برابر 1142 م متولد گردید پدرش خواجه غیاث الدین حسن از سادات حسنى بوده است كه به چند واسطه به حضرت رضا (ع) مىرسد .
در پانزده سالگى پدرش درگذشت .گویند روزى درویش ابراهیم قندوزى در باغ خواجه در آمد ،خانه و مایملك پدر جمله بفروخت و در راه خدا انفاق كرد .
جهت تحصیل علم به سمرقند عزیمت نمود ،در قصبه هارون از قراء نیشابور خدمت شیخ عثمان هارونى نائل آمد .بعد محضر شیخ عبدالقادر گیلانى و شیخ ضیاءالدین ابوالنجیب سهروردى و شیخ نجم الدین كبرى (!) و شیخ شهاب الدین عمر سهروردى را دریافت و در بلاد اسلامى به سیر و سیاحت پرداخت و از طرف مرشد خود مأمور به رفتن هند گردید .
مدتى بر مزار هجویرى معتكف شد و زبان هندى را فرا گرفت و در اجمیر سكونت گزید . در 634 ھ . ق مطابق سنه 1236 م رخت از جهان فانى بر بست .
اكبر شاه امپراطور هند پیاده به زیارت مرقدش شتافت .
آثار وى به شرح زیر است :
1- انیس الارواح
2- حدیث المعارف
3- دلیل العارفین
4- رساله در آداب دم زدن
5- رساله در تصوف
6- رساله وجودیه
7- كشف الاسرار
8- گنج الاسرار
9- مكاتیب
سلسله خواجه به سلطان ابراهیم ادهم مىرسد و ادهم از امام محمد باقر(ع) و امام سجاد (ع) كسب فیض كرده است .
نوشتهاند :اكبر شاه و وزیرش ابوالفضل علامى معاصر شاه عباس كبیر زیارت مرقد خواجه را ثانى اثنین اعمال حج در مكه معظمه محسوب مىداشتند !!
امیر خسرو دهلوى و امیر حسین دهلوى از شعراى بنام هند و فریدالدین شكر گنج از بزرگان سلسله چشتیه بودهاند (قسمتى از گفتار شكر گنج در كتاب دینى گرونانك بنیانگذار دین سیكها نقل گردیده است) .
مركز سلسله چشتیه در هند و افغانستان بوده سپس به ایران سرایت كرده است .
چند قرن از سلسله چشتیه در ایران نام و نشانى نبود تا در ایام اخیر مرحوم حاج شیخ حسنعلى اصفهانى نخودكى ملقب به لقب طریقت (بنده على!!) قطب سلسله چشتیه در ایران گردید .
شیخ در زمان تحصیل علوم دینى در شهر اصفهان به سر مىبرد ،در آن زمان دست ارادت به مرحوم حاج محمد صادق اصفهانى رنگرز داد و تحت تربیت روحى وى قرار گرفت .
حاج محمد صادق نیز كه در عنفوان جوانى از لوطىهاى مشهور شهر اصفهان بود ربوده رستم خان بختیارى كه از خوانین بختیارى بشمار مىآمد گردیده بود و به سلوك و ریاضت مىپرداخت .واسطه سلسله نسب فقرى رستم خان با خواجه معین الدین در دسترس نیست .
شیخ حسنعلى شبهاى پنجشنبه در منزلش مجالس روضه خوانى برپا مىكرد .
شیخ با سلسله طاووسیه (گنابادى) ارتباط نداشت و از خلط و معاشرت با افراد این سلسله خوددارى مىكرد و نسبت به فقراى خاكسار خوشبین بود و اكثر شبهاى جمعه مقدارى گوشت و قند و چاى فراهم كرده ،شخصاً به تكیه (گنبد سبز كه محل اجتماع فقراى خاكسار بود) مىبرد .
شیخ در شهر مشهد مقیم بود ،زمانى كه در صدد تخریب مزار شیخ محمد مؤمن كه در مجاورت گنبد سبز واقع است بودند به واسطه بیمارى كه به پاكروان استاندار و نایب التولیه آستان قدس طارى گردیده بود ،شیخ یك انجیر به پاكروان داد كه اتفاقاً پس از اكل آن بهبود یافت .شیخ فرمود از تخریب مقبره جلوگیرى كنند و چنان شد .
شیخ تفسیر قرآن و شرح لمعه را تدریس مىكرد .شیخ محمود حلبى از وعاظ مشهد از شاگردان شیخ بود ،اما وى را به مریدى نپذیرفت .
شیخ منطق الطیر عطار را با حذف منقبت خلفاء ثلاثه راشدین به طبع رسانید و اظهار داشت عطار تقیه كرده !و با اجازه از روح عطار دست بدین كار زده است !در صورتى كه نعت از خلفاء با توصیفى كه عطار از مولاى متقیان كرده قابل مقایسه نیست و صورت تقیه ندارد .
مریدان شیخ گویند كه اثر دعاى شیخ چنان بود كه اغلب امراض صعب را با دادن یك دانه خرما یا یك دانه انجیر (كه البته دعاء بر آن خوانده بود) مداوا مىكرده است !و افرادى را كه داراى اولاد نبودهاند و یا زنانى كه زایمان سختى داشتند به همین نهج مداوا مىكرده است !(واللَّه اعلم) .
شیخ در اواخر حال از شهر به ده نخودك كه یك فرسنگى مشهد واقع گردیده مقیم گردید و در سه سال ایام واپسین حیات خود كسى را به مریدى نپذیرفت . جنازه شیخ از نخودك به مشهد آورده شد و در صحن كهنه مقابل سقاخانه طلا تدفین گردید و در تشییع جنازه وى اكثر اهالى شهر شركت جستند آنچنان كه گوئى روز عاشورا است !
پسر شیخ ،آقا شیخ على اصفهانى (لقب طریقت نجم الدین) پس از فوت پدر چند سالى در مشهد بسر برده بعد مقیم تهران گردید و سپس به اصفهان رفت و پس از طى یك سال مجدداً به تهران آمده رحل اقامت افكند و شبهاى پنجشنبه بر طبق سیره پدر ،خود یك ساعت قرآن تدریس مىكند .
آل آقا كه در كسوت روحانیت بسر مىبرد از مشایخ ایشان است .
اكنون شمهاى از آثار بزرگان سلسله چشتیه را در هند ذكر مىكنیم :
در هند افراد سلسله چشتى در شریعت تابع امام اعظم ،ابوحنیفه (در لغت به معناى پدر قلمدان است) كه در محضر امام صادق (ع) تلمذ مىنمود و براى احتیاط كه مبادا گفتار امام را فراموش سازد همیشه قلم و دوات با خود همراه داشت و تقریرات حضرت را به كتابت مىآورد .
هم شاگردانش به عنوان سخریه او را ابوحنیفه نامیدند و او با سرافرازى و افتخار این نام را كه نشانه حضور در مجلس علمى امام است برخود نهاد و بدان مباهات مىكرد .
یكى از مشایخ مشهور این سلسله گیسو دراز چشتى است كه از اغلب سلاسل اجازه ارشاد داشت .
از آثار گیسو دراز «شرح الفقهالاكبر» است كه كتاب مزبور از آثار نعمان بن ثابت الكوفى یعنى ابوحنیفه است .
در صفحه 13 فرماید :
سخن كوتاه كن گیسو درازا محقق شد كه محرم در جهان نیست !
گیسو دراز دیوان اشعارى دارد و كتاب جواهرالعشاق در شرح رساله غوث اعظم !!(عبدالقادر گیلانى) از او است و دیگر شرح رساله قشیریه است .
از مشایخ قادریه هند ،دارا شكوه شاهزاده هندى است كه مرید ملاشاه قادرى بود .بیت زیر از ملاشاه است :
هم خدا خواهى و هم دنیاى دون این جنون باشد جنون باشد جنون
دارا شكوه در آثار خود سعى كرده است فیمابین تصوف هندوان و تصوف اسلامى سازش و همبستگى بوجود آورد و در كتاب سكینة الاولیاء صفحه 19 مرقوم داشته :
خواجه معین الدین چشتى به بغداد رفته و به خدمت «غوث الثقلین!» (شیخ عبدالقادر گیلانى) رسید ،چندین ماه شیخ ،خواجه را در حجرهاى سكونت داده و توجهات به وى نمودهاند .
كتاب رساله معرفةالسلوك به قلم شیخ محمود چشتى از مشایخ گیسو دراز چشتى است ،در 104 صفحه در هند چاپ گردیده است مرقوم داشته :
عالم – عارف الوجود – عارف
مراقبه – موکل جبرئیل – فنا
تجرید – روح قدسی – تفرید
قلب شهید
فهم آگاه
مشاهده – نفس ملهمه – حال
توحید ذاتی
راه معرفت
عاشق – ذکر سری – واصل
منزل لاهوت
شهادت شهدا
كبر – بغض – عداوت – غضب – شهوت از خود دور كند تا به حریت رسد. در میان ادیان هند و مانویت روزه وصال انجام مىگرفت كه ابتداء دو روز یك بار افطار مىكرد و بتدریج زیاد مىكردند .
در تصوف اسلامى همه روزه در موقع غروب یك خرما یا یك دانه بادام تناول كرده و سپس به روزه ادامه مىدادند .
در سلسله چشتیه سلسله نسب اقطاب به مولاى متقیان (ع) مىرسد و غدیر خم را پذیرفته و حضرت على (ع) را داراى ولایت كلیه! دانسته و سه تن از خلفاى اولیه راشدین را سلطان ممالك اسلامى مىدانند .
آداب سلسله چشتيه
پیروان این مسلك از استعمال مواد مخدر و بنگ و حشیش و توتون و مشروبات الكلى اجتناب مىورزند .
روزه وصال (برخلاف دستور شرع) میان بزرگان سلسله چشتیه هند معمول بوده است .
پذيرش مريد در سلسله چشتيه
گیسو دراز فرماید اگر طالب تصوف دسترسى به من ندارد مىتواند بر روى مجمعهاى نان و نمك و قند گذارد و بر سطح رودخانهاى كه به دریا اتصال دارد قرار دهد آن ظرف به من مىرسد !!و از آن ساعت طالب فقر به مریدى من پذیرفته مىگردد .
گیسو دراز از بعضى جهات شبیه قاسم انوار است كه سید محمد نوربخش را محرك گردید كه ادعاى مهدویت كند و این نحوه دستگیرى از مریدان در تاریخ تصوف بى سابقه است .
در سلسله چشتیه پیر دلیل ،ضرورت ندارد و براى تشرف به فقر باید كه طالب راه غسل توبه و بعد غسل اویس بجا آورد و فاتحه به روح اویس خواند و لازم است كه جامهاش پاك باشد و مانند سلسله نعمةاللهى صفا كند (یعنى دست درویشى دهد) .براى ورود در این سلسله قبلاً هزار و یك روز خدمت معمول بود .
سید اكبر حسنى معروف به سید برسى فرزند سید صدرالدین ابوالفتح محمد حسنى گیسو دراز در كتاب مكتوبات خود مرقوم داشته كه زنان كمتر دستگیرى شوند و زن در هنگام تشرف تمام دست با جامه بپوشد و سر انگشت بیرون آرد و در ظرف آب نهد .
پیر ارشاد انگشت خود را در طرف دیگر ظرف فرو برد و بعد تلقین ذكر كند . و قسم دیگرى براى پذیرش مرید ذكر كرده كه در نوع خود بى سابقه است . گوید طالب پیرو هر آئینى باشد !!وضو گرفته طاقیه بر روى زمین گذارد و نام مرشد را بر زبان جارى سازد !و دو ركعت نماز بخواند و نیازى به فقیر بخشد كه به من مىرسد !و گیسو دراز عامل این عمل را به مریدى خود قبول كند و او باید غسل جمعه و نماز جمعه را حتماً بجا آورد و در هر ماه سه روز روزه بگیرد .
اذكار سلسله چشتيه
آقا شیخعلى به مداواى مرضى با ادعیه شرعى مىپردازد و به استخاره توجه خاصى دارد !و به طالبین ،اذكار جلى و تعقیبات نماز را دستور مىدهد .
اما سلسله چشتیه در هند به مریدان ذكر خفى تلقین مىكنند و در ایران براى رفع گرفتارىها ختومات شرعى را اجازه مىدهند .
به عقیده این ناچیز خود اذكار به تنهایى بى اثر نیست اما اثر مطلوب از دعاى اجازه دهنده است .افسوس كه مدتها مىگذرد و دیگر نشانهاى از مردان راه رفته مشاهده نمىگردد هر چند با وجود گرفتارىهاى مادى ،دیگر كسى آماده سلوك راه خدا نیست و اكثر به عللى سرسپرده مسندنشینان دروغى شدهاند .مراد به مرید و مرید به مراد هر دو به هم دروغ مىگویند !
اذكار لسانى در سلسله چشتیه در هند به شرح زیر است :
همه روزه هفتاد مرتبه «حسبنااللَّه و نعم الوكیل» گوید و در شب ،هنگام خواب آیةالكرسى و تسبیح حضرت زهرا (ع) و در هنگام سحر سه مرتبه «قل انما بشر مثلكم» تا آخر سوره كهف را بخواند .
وقتى بیدار شد 14 مرتبه صلوات بفرستد .در شب به نماز شب مشغول گردد ،بعد 360 مرتبه یا حى یا قیوم بگوید به طریقى كه نفس در سینه تنگ گردد !
بعد از نماز صبح دست چپ را روى سینه گذاشته 70 مرتبه یا فتاح گوید و 11 مرتبه نادعلى!!بخواند و بین نماز مغرب و عشاء 40 مرتبه یا حى یا قیوم گوید .
آقاى تابنده گنابادى در كتاب سفرنامه خود (از گناباد به ژنو) در صفحه 72 در باره چشتیه مرقوم داشتهاند كه سالك در این سلسله اول ذكر یا فتاح را با شكل ستارهاى در دل در نظر گیرد بعد ستاره یك پر تا شش پر به نظر او مىرسد ،آن زمان ذكر قلبى به وى تلقین كنند .
و در كتاب «هدیة السالكین» اثر مولانا صوفى دوست محمد ذكر فرموده كه هفت روز روزه وصال مىگرفتند و ذكر نفى و اثبات (كلمه طیبه لا اله الااللَّه) را ذكر خفى دستور مىدادند و حبس نفس در سلسله چشتیه جارى بود یعنى پنج مرتبه این ذكر را با قلم خیال در سینه و قلب نقش كرده بعد تنفس مىكردند كه این عمل را ذكر پنج ضرب نامند كه از دو ضرب دستور مىدهند تا شش ضرب و آنكه دستور سه ضرب دارد در اثر تمرین مىتواند شش مرتبه سه ضرب را انجام داده و بعد نفس را تجدید كند .
کتاب سلسله های صوفیه
اثر نورالدین چهاردهی
آقای شیخ علی اصفهانی قطب سلسله چشتیه