شماره مقاله506 اين بنده ديرى است كه پابند زنده شدن چند اسكلت پر بهاء باستانِ ايرانم كه يكى از آنها زبان است و از پيدايش باقى […]

شماره مقاله 505 حكمت ،رياضى و طبيعى و الهى و عرفان بود كه نظر بعض فقهاء نادراً نظر اثبات بود و عالِم به آنها را فاضل […]

شماره مقاله504 سابقا ادبا مى‏ گشتند پى الفاظ فصيحه عربى و جملات مثل‏ها و اشعار نغز عرب كه تازه و غير معروف باشد، بيابند و در […]

شماره مقاله 503 چون آن وقت پول كم بود كه تاجر صد تومان‏دار مانند ميليونر حالا بود ،در نجف گر چه (صد تومانى) معروف است و […]

شماره مقاله 502 سابقاً نمى‏ گذاردند كه بچه جمله‏ هاى فحش بياموزد و اسم عورت زن و مرد بداند چنانكه خود نگارنده تا دوازده ساله شد […]

شماره مقاله501 راجع به ديانت يعنى تقيد ،اكثر مردم به اجزاء قوانين و حدود دين اسلام : در شصت سال قبل نگارنده در قزوين مى‏ديد كه […]

شماره مقاله 500 نظرِ ايرانى به نوروز متدرّجاً كم شده و كمتر خواهد شد و اين در اثر هوش است كه مردم كره بويژه ايرانى دارند […]

شماره مقاله 499 نگارنده در اين 70 سال 4 شكل عمارت ديده و معتقد است كه متدرّجاً بد شده نه خوب هم در ظرافت هم در […]

شماره مقاله 498 و چادرِ زن‏ها چند قسم بود : 1- چادر نماز از چيت يا كرباس يا مخمل كه در خانه سر مى‏كردند و اكنون […]