شماره مقاله 459 . 70نيكى و بدى كه در نهادِ بشر است‏ شادى و غمى كه در قضا و قدر است با چرخ مكن حواله كاندر […]

شماره مقاله458 . 69مى گرچه به شرع زشت نام است خوشست چون بر كف ساقى (شاهد) غلام است خوشست تلخست و حرام است و خوشم مى‏ […]

شماره مقاله 457 .  68مى خوردن من نه از براى طربست نه از بهر نشاط و ترك دين و ادبست (نز بهر فساد) (نى بهر فساد) […]

شماره مقاله 456 .  67من هيچ ندانم كه مرا آنكه سرشت از اهل بهشت كرد يا دوزخ زشت (كرد اهل بهشت خوب) (بود اهل بهشت خوب) […]

شماره مقاله 455 .  66 من بنده عاصيم رضاى تو كجا است تاريك دلم نور صفاى تو كجا است ما را تو بهشت اگر به طاعت […]

شماره مقاله454 . 65 مى لعل مذابست و صراحى كان است جسم است پياله و شرابش جانست ( لعل تو مَى مذاب و ساغر كانست ) […]

شماره مقاله 453 .  64گوئى كه بر نهال تحقيق نرست زيرا كه در اين راه كسى نيست درست در دهر بر نهال هر يك زده‏ اند […]

شماره مقاله 452 .  63گويند مرا كه دوزخى (1) باشد مست (2) قولى است وليك دل در او نتوان بست گر عاشق و مست دوزخى خواهد […]

شماره مقاله 451 . 230 گويند مرا كه مى پرستم هستم گويند مرا فاسق و مستم هستم در ظاهر من نگاه بسيار مكن كاندر باطن چنانكه […]