شماره مقاله 373 48 . در هر دشتى كه لاله‏ زارى بوده ‏است آن لاله ز خون شهريارى بوده‏ است هر جا كه بنفشه از زمين […]

شماره مقاله 372 (1) در فصل بهار اگر بتى حور سرشت يك ساغر مى دهد مرا بر لب كشت هر چند به نزد خلق اين باشد […]

شماره مقاله 371 .  46در عشق تو از ملامتم ننگى نيست با بيخبران در اين سخن جنگى نيست اين شربت عاشقى همه مردان راست نامردان را […]

شماره مقاله 370 45 . در صومعه و مدرسه و دير و كنشت ترسنده دوزخند و جوياى بهشت وانكس كه ز اسرار خدا باخبر است زين […]

369شماره مقاله 44 . در ده صنما مى كه جهان را تابى است زان مى كه گل نشاط را زو آبى است بشتاب كه آتش جوانى […]

شماره مقاله 368 43. در خواب شدم مرا خردمندى گفت كز خواب كسى را گل شادى نشكفت كارى چه كنى كه با اجل باشد جفت مى […]

شماره مقاله367 42  . در پرده اسرار كسى را ره نيست زين تعبيه جان هيچكس آگه نيست جز در دل خاك هيچ منزلگه نيست بشنو كه […]

شماره مقاله366 41. در بزم خرد عقل دليل سره گفت در روم عرب ميمنه و ميسره گفت گر نااهلى گفت كه مى ناسره است من كى […]

شماره مقاله 365 26 . در كف مىِ لعل و زلف دلدار به دست بر طرف چمن كند به اقبال نشست مَى نوشد و از دَورِ […]